من چند روز نیستم. باید برم جایی که دسترسی چندانی به اینترنت ندارم و نمی تونم پست بذارم یا به نظرات جواب بدم. اما سعی می کنم زود برگردم. مراقب خوداتون باشین! :)
من چند روز نیستم. باید برم جایی که دسترسی چندانی به اینترنت ندارم و نمی تونم پست بذارم یا به نظرات جواب بدم. اما سعی می کنم زود برگردم. مراقب خوداتون باشین! :)
داشتم از تو پیادهرو میومدم خونه، شنیدم یه آقایی میگفت: «تابع دارم، تابع. سهتا فلان تومن!!»
برگشتم ببینم تابع سینوس هایپربولیک هم داره، دوتا ازش بخرم، دیدم تابه میفروشه!!!
+ یه جورایی مثل نح، مثلاً! :)
در بین فامیل و دوستان بر کسی پوشیده نیست که جناب آقای پدر تا چه حد عاشق بچه، خصوصاً بچههای کوچولو موچولو هست. ازطرفی اخیراً یک عضو غیردائم (!) به خانوادهی ما اضافه شده: آقای آقا عرفان، ملقب به کچل! :) عرفان پسر همسایهمونه که مادرش بعضی روزا میاره میذاردش خونهی ما تا یکی دو ساعت به کاراش برسه.
نشاط و عشقی که این بچه با خودش به خونهی ما میاره یه بحثه، حقایقی که با اومدن خودش به این خونه بر ما آشکار کرده یه بحث دیگه! بابای ما علقهی خاصی به این بچه پیدا کرده و به گفتهی مامان، رفتار و حرکات و سکنات و قیافهش خیلی اونا رو یاد بچگیای من میندازه. برای همین هم جناب پدر حرکاتی روی کودک پیاده میکنن که گویا مشابهش رو روی بچههای خودش پیاده میکرده. :)
از جملهی این حرکات میشه به پرت کردن کودک تا ارتفاع چهار متری و گرفتن کودک، نیم متر مانده به زمین، چرخاندن کودک با دوری بالغ بر هزار آر پی ام و فرو کردن بینی در شکم کودک و لرزاندن بینی به منظور خنداندن وی اشاره نمود! :)))
به بابا که میگم نکن، بچه اذیت میشه؛ میگه این حرکات قبلاً امتحان شده و مشکلی پیش نیومده. و بعد از کمی مکث، اضافه میکنه: حداقل تا الان که به نظر میرسه مشکلی بهوجود نیومده باشه! خخخخخ
+ خدا رو شکر که حداقل زندهایم! :))
یکم. در دوران دبیرستان، یه معلم داشتیم که جبر و احتمال، هندسهی تحلیلی و جبر خطی و آمار بهمون درس میداد. یه بار سر کلاس خیلی جدی، انگار که داره یه پند خیلی جدی و «عملی» ارائه میکنه، بهمون گفت اگه میخواین رتبهی کنکورتون خوب بشه، ریاضی رو صد [درصد] بزنین! :|
دوم. من آدم صبوری هستم و با هر تیپ آدمی میتونم معاشرت کنم، بدون اینکه «تفاوتها» باعث ایجاد خللی در این ارتباطها بشه. اما یه مدل آدم هست که اساساً من رو خیلی عصبانی میکنن و روی اعصابم هستن، خودشون نهها! اون اخلاقشون! و اون اخلاق هم عبارتست از استرسی بودن و عدم توانایی در کنترل اضطراب و انتقال آن به محیط و افراد پیرامون! :|
سوم. اگر یه داداش داشته باشین که احساس کنه خیلی بانمکه چی کارش میکنین. امروز گیر داده هی میگه «محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت / مست گفت ای دوست این پیراهن است شلوار نیست!» یا اینی که میگه واقعاً بیمزهست و مشکل از خلاقیت اونه؛ یا من نکتهشو نمیگیرم و مشکل از گیرایی منه! به نظر شما مشکل از منه یا از اون؟!! :|
چهارم. اگه یکی چند شب پشت سر هم خواب سیب سرخ ببینه، معنا و مفهومش چیه؟ معنا و مفهوم دعوای و نزاع اعضای خاندان پدری در چند شب متوالی چهطور؟
پنجم. بابام از فوتبال متنفره، اما اگه موقع پخش «فان» فوتبال ۱۲۰ صداش نکنیم، خیلی شاکی میشه! چرا؟! :|
+ چرا اینقدر بیسروته بود پست امروز؟!! -_-
طرح امروز، تکراریه! ولی برای این کارم دلیل دارم. :)
+ این طرح، اولین طرحیه که در وبلاگم قرار دادم. تنها عکسی که در تلگرام هم گذاشتم همین طرحه. موضوع مهم اینه که معمولاً همه وقتی میبیننش این سؤال براشون پیش میاد: «چی نوشته؟!»
+ شما میتونین بگین چی نوشته؟! :)) اگه درست بگین بهتون جاییزه میدم! :)
در ادامهی ختم گروهی قرآن کریم، امروز سورههای حج و مؤمنون - سورههای بیست و دوم و بیست و سوم قرآن - رو میخونیم. تقسیمبندی ختم امروز از این قراره:
سورهی حج، آیات ۱ تا ۲۳، در صفحات ۳۳۲ تا ۳۳۴ >> دکتر سین
سورهی حج، آیات ۲۴ تا ۴۶، در صفحات ۳۳۵ تا ۳۳۷ >> ناشناس
سورهی حج، آیات ۴۷ تا ۷۸، در صفحات ۳۳۸ تا ۳۴۱ >> saied davoodi
سورهی مؤمنون، آیات ۱ تا ۴۲، در صفحات ۳۴۲ تا ۳۴۴ >> مدیر جوان
سورهی مؤمنون، آیات ۴۳ تا ۸۹، در صفحات ۳۴۵ تا ۳۴۷ >> نفس نقرهای
سورهی مؤمنون، آیات ۹۰ تا ۱۱۸، در صفحات ۳۴۸ و ۳۴۹ >> yalda shirazi
اگر زمانی بر شما فرارسید که دیدید دکتر سین هیچ فعالیت محسوسی در وبلاگ خویشتن از خود نشان نمیدهد، همانا بدانید یا دور از جان مرده است یا اینترنتش قطع گردیده؛ باشد که رستگارتر از اینی که هستید بشوید! :|
+ کماکان دسترسی بسیار بسیار محدودی به اینترنت دارم؛ ببخشید اگه چند روزه هیچ نظری ندادم.
+ دلم برای اینجا تنگ شده! :|
+ برام دعا کنین! دارم از بیاینترنتی فسیل میشم! خخخخ
من از دیروز عصر تا الان اینترنتم به دلایل نامعلومی قطع شده و هر کاری کردم وصل نشد که نشد! :غمباد شدید
+ تا قطع نشه، آدم نمیفهمه چهقدر اعتیادش شدید و فجیعه! :|
+ اولین بارش نیست، اما امیدوارم آخرین بارش باشه! :|
+ من الان دانشگاهم! گفتم شفافسازی کنم، یه وخ سؤال پیش نیاد! :))