تُرد

جمعه, ۲۹ مرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۳۳ ب.ظ
از این کلوچه‌های لاهیجان هست نرمه، لاش خمیر گردو و زنجبیل داره، خیلی شیرینه، تو هر بسته‌ش دوتا دونه داره؟ اگه دست من بود هر روز از اونا می‌گرفتم برای شرکت. دیوونه‌شونم! با آدم مشورت نمی‌کنن که!
قضیه از این قراره که شرکت هر روز یه خوراکی سادهٔ کوچیک مثل کلوچه و کیک و بیسکویت و از این‌جور چیزا بهمون می‌ده که تا قبل از رسیدن ناهار گرسنه نشیم. همه‌ی این خوراکیا، شیرین و خوش‌مزه و پرطرف‌دارن، جز یکی‌شون: بیسکویت تُرد نمکی مینو. این بیسکویت با اختلاف، کم‌طرفدارترین خوراکی شرکته. شاید فقط نیم‌درصد از مردم جهان همچین چیزی رو دوست داشته باشن. اگه بخوام توصیفش کنم که به ذهنتون تقریب پیدا کنه: یه تعداد تخته پنج در پنج چوب خشکو تصور کنین که روش تپه تپه دونه‌های نمک هست. یکی از بچه‌ها می‌گه من این بیسکویتا رو می‌برم خونه موقعی که می‌خوایم برنج خیس کنیم جای نمک یه دونه‌شو می‌ذاریم تو کاسهٔ برنج. روزایی که ترد می‌دن خیلیا عطاشو به لقاش می‌بخشن. تا امروز کلی غرغر و نق‌نق و تقاضای رسمی از مسئول خرید شده که این بیسکویتو دیگه نخره؛ اما کو گوش شنوا؟
منم وقتایی که ترد می‌دن نمی‌تونم همه‌شو یه‌جا بخورم. می‌دونی؟ پایین نمی‌ره لامصب. برا همینم تصمیمم این بود که بگیرم بذارم توی کشوی میزم و روزی یکی دوتا دونه‌شو بذارم گوشه لپم خیس بخوره، آروم آروم بدم پایین تا کم‌کم تموم بشه. چند روز پیش که کشو رو باز کردم تا یه بسته ترد بذارم توی انبار (!) دیدم سه‌تا بسته‌ی باز نشده بیسکویت ترد روی هم جمع شده. یه جایی تو محاسباتم اشتباه کرده بودم! سرعت ورود ترد توی کشو بیش‌تر از سرعت خروجش بود. دیدم اگه بخوام روزی یکی دوتا دونه بخورم، تا دو سه ماه آینده باید یه میز دیگه بگم برام بیارن! ناچار گفتم اون سه‌تا بسته رو بیارم خونه. حداقل به درد برنج خیس کردن که می‌خوردن! تصمیم گرفتم دیگه مثل خیلیای دیگه روزایی که ترد می‌دن، برندارم.
وقتی رسیدم خونه خواستم تردا رو بذارم سر راه و در رم. آروم بیسکویتا رو گذاشتم روی اپن آشپزخونه. همین که خواستم متواری بشم، مامان از پشت سر سلام کرد. پرسید اینا رو از کجا آوردی و من قضیه رو براش توضیح دادم. اومد یه بسته رو باز کرد و شروع کرد به خوردن. انگار داشت کیک خامه‌ای با تیکه‌های موز و گردو می‌خورد. انتظار هر چیزی رو داشتم جز این! همیشه توی شرکت دنبال این بودم ببینم کسایی که ترد دوست دارن چه شکلی‌ان! نگو یه دونه‌شو بیخ گوشمون تو خونه‌ داریم!! :دی
ورق برگشت!
حالا صبح‌ها که وارد شرکت می‌شم می‌بینم توی سبدِ توی نگهبانی ترد گذاشته‌ن، برش می‌دارم می‌ذارم تو کیفم و به غرغرای بقیه تو دلم می‌خندم. از شما چه پنهون الان دیگه وقتی چند روز می‌گذره و ترد نمی‌دن، دلم شور می‌زنه! حتی بیش‌تر از وقتایی که چند روز می‌گذره و کلوچهٔ لاهیجان نمی‌دن! :))

پ.ن. برای دوستانی که براشون سؤال پیش اومده که توی کرونا چرا می‌ری سر کار؟ چرا بیسکویتا رو میاری خونه؟ و از این دست سؤالا، عرض کنم که حواسم به این چیزا هست. مراقبم. پروتکلا رو کامل رعایت می‌کنم. جای نگرانی نیست. :)
موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۰۰/۰۵/۲۹
دکتر سین
۲۹ مرداد ۰۰ ، ۱۲:۵۱ هلن پراسپرو

وای چرا ترد نه؟!!! ترد خوراکی کودکی محبوب من بوده... جایزه برای همه ی بچه ها سک سک میخریدن برای من ترد :دی اصلا اونطوری که آروم تو دهن آب میشه، نمکش میره زیر زبون، بعد نرم میشه میره پایین... اون لذتیه که با هیچ چیز نمیشه عوض کرد!

پاسخ:
با خوندن کامنتای این پست احساس می‌کنم از مریخ اومدم! مگه می‌شه همه‌ی مخاطبام ترد دوست داشته باشن؟ بلا استثنا همه؟! دوربین مخفیه؟!!

با پنیر خیلی خوب میشه، حتما امتحان کنید :) 

توی خوابگاه هر وقت نون نبود، ترد رو با پنیر میخوردم 

پاسخ:
اتفاقاً پنیرم خیلی دوست ندارم!!
۲۹ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۲۸ مترسک هیچستانی

اومدم بگم تُرد چه خالی و چه با پنیر خیلی چیز بر حقیه که دیدم بقیهٔ دوستان زحمتشو کشیدن و دیگه واردش نمیشم :))

پاسخ:
یعنی یه چیز شورو بمالیم روی یه چیز شور دیگه بخوریم؟ راه‌های بهتری هم برای خودکشی هست!

سلام علیکم

من هم جزء نیم درصد موردنظر هستم.

پاسخ:
علیک سلام
فکر کنم تمام اون نیم‌درصد همه‌شون اومدن کامنت دادن اینجا!

من خیلی طرفدارش نیستم ولی اگه دم دستم باشه میخورم و حتی ممکنه در یک نشست نصف بسته ام تموم شه

پاسخ:
داشتم حسابی از خودم ناامید می‌شدم. همین یه‌خرده ابراز عدم تمایل هم برام امیدوارکننده‌ست!
۲۹ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۳۵ کنت ویلیام

فکر می کردم فقط مامان منه که ساقه طلایی و این بیسکوییت ترد ها رو تو هوا میقاپه-_-

پاسخ:
شاید مامانامون خواهران غریبن. تو بیمارستان جداشون کردن! :دی
۲۹ مرداد ۰۰ ، ۲۰:۲۷ درنای کاغذی

حقا که بیسکوییت ترد جز خوشمزه تریناست.

پاسخ:
:\ اوکی
۳۰ مرداد ۰۰ ، ۱۰:۱۳ دُردانه ‌‌

اومدم بگم منم جزو اون نیم درصدا هستم. اتفاقاً یکیشم الان کنار دستمه :))

پاسخ:
یه ایده‌ای به سرم زد. حالا که ظاهراً تمام طرفدارای ترد اینجا جمعن، آدرساتونو بدین پست کنم براتون. :|
۳۰ مرداد ۰۰ ، ۱۰:۲۵ °○ ‌‌‌‌‌‌‌‌نرگس

اومدم بنویسم مثل اینکه تنها مشتری ترد نمکی مامانا هستن، که دیدم کامنتا یه چیز دیگه رو نشون می‌ده :)))

پاسخ:
ترد کلاً دوازده‌تا طرفدار داره که یازده‌تاشون اینجا کامنت دادن! :دی

بیسکوییت ترد نمکی؟

اسمش رو تو یادم نگه میدارم اولسن جایی که دیدم بخرمش

کنجکاو شدم ببینم جز اون نیم درصد هستم یا نه😶😶😶

پاسخ:
اگه خونه نمک دارین، یه قاشق از همون بخور. با تقریب خوبی همونه! 

منم خیلی دوست دارم... ترد و آب پرتقال!!!

پاسخ:
مؤید باشید...
۰۱ شهریور ۰۰ ، ۱۱:۵۸ مصطفی فتاحی اردکانی

اینجوری که از کامنتا بر میاد. اون نیم درصد کم کم داره میرسه به 80 درصد....

هشتک: ما بیشماریم
هشتک : ترد را خواهانیم

پاسخ:
والاع! :|
۰۲ شهریور ۰۰ ، ۰۰:۰۶ عاشق بارون... ⠀

الان نمی دونم چی بگم چون مدت خییییییلی زیادیه که بیسکوییت ترد نخوردم! و مدت تقریباً کمی هم هست که هوس کردم و هی قصد خرید دارم هی نشده! :دی

پاسخ:
من که به‌شخصه شیرینیا رو به چیزای شور ترجیح می‌دم.

لذت بردیم از خوندنش :)

 

پاسخ:
:)

همیشه به این فکر میکردم که ممکنه ما جزو معدود خانواده هایی باشیم که هنوز بیسکوییت ساقه طلایی میخورن ولی فکر نمیکردم این موضوع درمورد بیسکوییت ترد هم صدق کنه!

پاسخ:
ساقه طلایی رو من فقط از اون کاکائوییاش دوست دارم. معمولیاش نه خیلی.
۱۲ شهریور ۰۰ ، ۱۲:۰۸ همطاف یلنیـــز

سلام سلام

آفرین به شمای مامان دوست

منم بیشتر طرفدار بیسکویت هستم تا کلوچه

و ایضا ساقه طلایی و ترد مینو

.

خب بیسکویت رو راحتتر میشه با آبمیوه و چای خورد بدون عوارض گوارشی :))

پاسخ:
خب همه که قرار نیست خوش‌سلیقه باشن... شوخی کردم. :دی

:))))
کلا مزه های قوی مثل شیرینی یا شوری زیاد رو سختمه یکم

۱۲ شهریور ۰۰ ، ۱۸:۳۰ عاشق بارون... ⠀

چند روز پیشا قسمت شد بالاخره ترد خریدیم هی یاد پست شما بودم و اون برنج خیس کردن و اینا! چون هیییییییچ مزه ای نداشت اصلاً شور نبود! :/

منم شیرینی جات رو دوست دارم ولی ترد هم بد نیست که! :)

من جز اون چند درصد خل و چل دنیام که ترد دوست دارم کلا هر چیزی که زیاد شیرین نباشه از طرفی یه ذره نمکی باشه دوست دارم ^__^ 

۱۹ آذر ۰۰ ، ۲۰:۲۶ •miss writer•

داشتم پست رو میخوندم بعد دیدم مال مرداد ماهه... فکر کنم از وقتی رفتم سر کار کلا یادم رفته سر بزنم به وبلاگا... فراموش کارم که شدم.

و در نهایت... منم عاشق این بیسکویتت هام :) عجیبه؟؟

۰۲ دی ۰۰ ، ۰۷:۵۳ نسیم بهاری

منی که موقع خودن این متن داشتم ترد می خوردم:

 

عاشقشممممم

اسمش رو عوض کنید بذارید اینجا دیگر نمی‌نویسم:((

نگارش دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی