غربال

پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۲۲ ق.ظ

به نظرم یکی از بهترین رَوِشای غربال‌کردن آدمایی که اطرافمون هستن، استفادهٔ ابزاری از محبته! به عبارت دقیق‌تر، برای این‌که بفهمیم آدما اهلیتِ لازم برای برگزیده‌شدن به‌عنوان دوست برای ما رو دارن یا نه باید بهشون توجه نشون بدیم و فرصت بدیم تا به این توجه‌کردنامون جواب بدن. به این معنی که مراقب باشیم حالشون خوب باشه. سعی کنیم وقتی ناراحتن باهاشون هم‌دلی کنیم. موقعی که از اضطراباشون می‌گن، سعی کنیم شنوندهٔ خوبی باشیم و درکشون کنیم. درد دلاشونو گوش کنیم. با خاطرات خوبشون بخندیم. با تلخاش ناراحت بشیم. کلاً یه مدت هم‌پا و هم‌راه بشیم باهاشون. صبر به خرج بدیم و اجازه بدیم کاملاً شیرینیِ موردِ توجه بودن و اهمیت‌داشتن برای یه نفر دیگه رو حس کنن و بهشون نشون بدیم که ما براشون ارزش بالایی قائل هستیم.

تجربه بهم می‌گه ارتباط به این نقطه که برسه، آدما خودشونو بی‌حجاب و کاملاً شفاف نشون می‌دن. خود واقعی‌شونو. خود درونشونو. اون لحظه، لحظهٔ تصمیم‌گیریه.

دو حالت کلی ممکنه پیش بیاد. در اغلب موارد، اکثر قریب به‌اتفاق آدما توی همچین شرایطی و در همچین تستی، مردود می‌شن. یعنی از یه جایی شروع می‌کنن به جفتک انداختن به پَک و پهلوت. محبتاتو می‌ذارن به حساب انجام وظیفه‌ت. کوتاه اومدناتو می‌ذارن پای ضعفت. حالِ گوش‌دادن به ناراحتیاتو ندارن و در عین حال توقع دارن همچنان سنگ صبورشون باشی. نادیده گرفتن اشتباهاشونو حق مسلم خودشون می‌دونن. و در یک کلام: نشون می‌دن که جنبهٔ محبت و احترامو ندارن.

حالت دوم، که خیلی هم نادره - همون‌طور که حدس زدین - درست نقطهٔ مقابل حالت اوله. طرف در مقابل رفتار محبت‌آمیز همراه با توجهِ شما از خودش احترام، ادب، تحمل، درک متقابل، منطقِ گفت‌وگو و قدردانی نشون می‌ده. اینجاست که با خیال راحت و با طیب خاطر می‌شه قضاوت کرد چه کسی ارزش محبت، دوستی، رفاقت و احترام رو داره و کی نداره.

همون‌طور که گفتم، این دقیقاً خودِ خودِ استفادهٔ ابزاری از محبته! الان ممکنه ذهنتون نسبت به این حرف گارد بگیره. چون می‌بینه که یه واژه با بار معنایی مثبت (محبت) نشسته کنار یه اصطلاح منفی (استفادهٔ ابزاری). طبیعتاً ذهن همه‌مون نسبت به «استفادهٔ ابزاری» جبهه‌گیری داره. اما اگر یه‌کم دقیق به قضیه نگاه کنیم، متوجه می‌شیم خود خدا هم با تمام خدا‌بودنش همین مکانیزمو روی تک‌تکِ ما آدما داره پیاده می‌کنه. در واقع، ابزار خدا برای نشون دادنِ درون ما آدما به خودمون، همین محبت کردن و رصد کردن جوابیه که به این محبت می‌دیم. فقط فرق ما و خدا اینه که خدا خودش از اول می‌دونه کی چی‌کاره‌ست و فقط می‌خواد به خودمون نشون بده چه‌جور آدمایی هستیم. ولی ما، علاوه بر این‌که با این حرکت درون آدما رو به خودشون نشون می‌دیم، خودمونم می‌تونیم اطلاعات لازم برای تصمیم‌گیری درباره‌شونو به‌دست بیاریم. :)

موافقین ۱۷ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۲۹
دکتر سین
۲۹ خرداد ۹۹ ، ۱۸:۱۸ بهارنارنج :)

دقیقا همینه که میگید

پاسخ:
:)

من این محبت‌ها و توجه‌ها رو بای دیفالت و بدون اینکه بخوام استفاده ابزاری بکنم انجام میدم و واقعا تهش میبینم که کی واقعا لیاقتشو داشته! شاید حتی چندیییین سال هم طول بکشه ولی تهش خودشونو نشون میدن!

پاسخ:
منم اولش مثل شما فکر می‌کردم...
۳۱ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۳۸ miss writer •میترا•

خب خداروشکر فهمیدم فقط این بلا سر من نیومده :)

منم دوستامو با این روشا امتحان کردم.یه مدت یکسره حالشونو میپرسیدم هواشونو داشتم.بعد یه مدت یه عده بهم گفتن احمق و سوءاستفاده کردن،یکی گفت دورو و عوضی،یکی هم گذاشت پای وظیفه و در ازای یک کوتاهی کوچیک کلی قشقرق راه انداخت.

واقعا تو این دنیا هیچ راهی نداره که یه عده رو درست کنی.مگراینکه مدت زیادی ازشون دور بشی تا بفهمن چی رو از دست دادن.

تنهایی سخته‌ها ولی خب آدم بعد یه مدتی که تلاش میکنه خسته میشه.وقتی مفهمه دوستاش ظاهرا دوست بودن از همه دنیا متنفر میشه.ارزششو نداره که به خاطر دو نفر از زندگی بیزار بشیم.

پاسخ:
آره؛ اون لحظه که می‌بینی در ازای خوبیای بی‌دریغ و خالصانه‌ت چه سوءاستفاده‌ها که نمی‌کنن، چشمت تازه به واقعیت باز می‌شه...
۰۲ تیر ۹۹ ، ۱۴:۴۸ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

فکر کنم نیاز نیست تصمیم بگیریم چنین تستی انجام بدیم. خود به خود آدم‌های گروه اول به تدریج کنار گذاشته میشن.

پاسخ:
گویا تا حالا از رفتار و اخلاق خوب شما سوءاستفاده نشده. درسته؟
۱۱ تیر ۹۹ ، ۱۸:۴۶ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

نمی‌دونم. شاید.

پاسخ:
...
۱۲ تیر ۹۹ ، ۱۸:۰۱ قاسم صفایی نژاد

به نظرم این دورویی هست نه استفاده ابزاری. آدم باید خالص باشه در رفاقتش و ارتباطش. آدمی که ریا میکنه در محبت کردن، کار ابلیس رو انجام میده.

پاسخ:
خیر، نیست! دورویی اونه که شما از کسی متنفر باشی، اما نشون بدی که دوستش داری. اینی که من می‌گم معنیش هوشیار بودن موقع محبت کردنه، خصوصاً و خصوصاً در اوایل ارتباط با یه آدم که هنوز نمی‌دونی اون آدم، آدم اهل و شایسته‌ای برای ارتباط هست یا نه. اینا از اساس دوتا چیز کاملاً متفاوت و بی‌ربطن.
دل من از جنس سنگ و آهن نیست که وقتی در جواب محبت بی‌دریغم، بی‌حرمتی ببینم جیکم درنیاد. بلکه برعکس، درد می‌کشم، فرومی‌ریزم و از درون داغون می‌شم. کلمات و رفتار ناروایی که من در جواب حرفا و رفتارم دریافت می‌کنم، واقعاً می‌تونه روحمو مستهلک کنه. و قسمت بد ماجرا هم اونجاست که آدم تازه وقتی متوجه این موضوع می‌شه که برای اولین بار در موقعیتش قرار بگیره.
به نظرم برداشت شما از حرفم عجولانه و اشتباه و سطحی بوده. بهتون اطمینان می‌دم اون‌قدری می‌تونین روی هوش و درایت و ادب من حساب کنین که بفهمم ریا در محبت کار بدیه که نه مرتکبش بشم و نه ترویجش بدم...
۱۴ تیر ۹۹ ، ۰۸:۱۸ قاسم صفایی نژاد

خوندم دوباره پست‌تون رو. به نظرم برداشتم نه عجولانه بوده و نه اشتباه و سطحی. شاید نتونستید منظورتون رو درست برسونید. 

به هر حال نقش بازی کردن رو درست نمی‌دونم. حتی اگر ابتدای آشنایی باشه و هنوز اعتماد دو طرفه حاصل نشده باشه، نیازی نیست محبتی کنیم که خودشو نشون بده. تا اعتماد حاصل نشده، میشه دل نبست، اعتماد نکرد، صمیمی نشد و ... اما اینکه به عمد و از روی آگاهی و به قول شما هوشیاری، فرصتی بدیم که طرف خودشو نشون بده، به نظرم کار درستی نیست. 

+ مثلا با توجه به همین پست‌تون و اعتقادتون، شاید این جمله «روی هوش و درایت و ادب من حساب کنین» که آخر متن نوشتید هم یه جمله عمدی از سوی شما هست که به من فرصت اعتماد کردن بدید تا مثلا خودم رو نشون بدم!

سوال: قبول دارید اگه کسی بدونه شما چنین اعتقادی دارید، دیگه باهاتون راحت نیست؟ اول هر رابطه بگید من چنین اعتقادی دارم. یا برعکس فکر کنید طرف مقابل داره با شما چنین کاری میکنه.

پاسخ:
۱. توی تفکر نقادانه یه مفهوم بنیادین و یه پیش‌نیاز اولیه هست به‌عنوان « اصل هم‌دلی یا اصل صدقه» {لینک}. یعنی موقعی که خواستین به فکر یا عقیده‌ای نقد وارد کنین، فرض رو بر این بذارین که کسی که اون حرفو زده باهوش بوده. به‌عبارت دیگه باید معقول‌ترین و منطقی‌ترین برداشت رو از یه گزاره در نظر بگیرین و اون حالتِ عاقلانه - یا بهتره بگیم عاقلانه‌ترین حالت - رو نقد کنین. وگرنه نقد شما ممکنه چیزی رو هدف بگیره که دقیقاً منظور طرف مقابل شما نیست و در حقیقت نقد شما به برداشت نادقیق شما وارده، نه به اصل موضوع مورد نقد. وقتی پست من رو خوندین و ذهنتون پیام داد: «یعنی منظورش اینه که باید نقش بازی کنیم و دورویی نشون بدیم؟» بهش جواب بدین «نه لزوماً. از این متن می‌شه برداشت‌های منطقی‌تری هم داشت.»
و خب این وضعیت چه زمانی به‌وجود میاد؟ وقتایی که برای درک و هضم مطلب وقت یا تمرکز کافی رو نداشته باشین. بنابراین می‌تونم بگم که شما اصل اولیهٔ هم‌دلی رو توی نقد رعایت نکردین؛ یا به‌عبارت دیگه، برداشت شما عجولانه، اشتباه، سطحی یا دست‌کم یکی از این سه‌تا بوده.
۲. اگر اصل صدقه رو به‌عنوان پیش‌نیاز نقد بپذیریم، دیگه اساساً «حساب کردن روی هوش و درایت و ادبِ» طرف مقابل جنبهٔ مچ‌گیری نداره. اینجا هدف، رفاقت و بررسی اهلیت داشتن برای صمیمیت بیشتر بین من و شما مطرح نیست. بحث نقد یه فکره.
۳. حالا فرض رو بر این بذاریم که شما پذیرفته‌ین که اساساً بحث نقش بازی کردن و دورویی توی رفاقت از نظر من منتفیه. وقتی چنین باشه، حالا بگین ببینم: اگر کسی خودش دورو یا سوءاستفاده‌گر نباشه چرا باید از قرار گرفتن توی چنین حالتی ناراحت بشه؟ چرا باید خوشش نیاد که اگر در قبال محبت دیگران قدرنشناس بود، اون ارتباط قطع بشه؟ مگه منِ نوعی حق ندارم بفهمم کسی اهلیت دوستی با منو داره یا نه؟ خاصه وقتی که قبلش بدون این پیش‌فرضا جلو رفته باشم و برخوردها و بازخوردای بد و ناراحت‌کننده‌ای گرفته باشم.
۴. از قدیم هم می‌گن که آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟ من نه‌تنها توی رفاقت از چنین چیزی بدم نمیاد، بلکه خوشحال هم می‌شم وقتی بدونم یه نفر مراقب رفتارم بوده ولی نتونسته امتیاز منفی به من و رفتارم بده.
۱۵ تیر ۹۹ ، ۱۱:۰۱ مترسک ‌‌‌‌‌

به تعدادِ موهای سر و صورت و بدنم، اینا رو تجربه کردم 😐

پاسخ:
خیلی دلم می‌خواد بدونم اون تجربه‌های متناظر با موهای بدنت چی بوده‌ن؟! :دی

+ ببین کی اومده؟! پارسال دوست امسال آشنا. خیلی خوشحالم که بازم می‌بینمت. ایشالا دیگه برای موندن اومده باشی. :)
۱۶ تیر ۹۹ ، ۲۱:۲۸ مترسک ‌‌‌‌‌

پارسال مشتاق و امسال مشتاق‌تر 😉

نرفته بودم ولی حتماً می‌مونم 😊

اون تجربیات قابل پخش نیستن 😅

پاسخ:
اگه بدونی با اومدنت چه خاطرات و حسای خوبی رو توی وبلاگستان و از جمله توی خود من برانگیختی. :)
تجربیاتتو بیا پی‌وی بگو! :دی
۱۶ تیر ۹۹ ، ۲۲:۳۸ مترسک ‌‌‌‌‌

قربونت دکتر جون، ممنونم از لطفت، منم خیلی خوشحالم مجدداً بین شما رفقای عزیز و خاطره‌سازم هستم 😊

حرف در گوشی؟ نوچ نوچ نوچ! 😂

پاسخ:
:))

نگارش دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی