«قیف» را به‌خاطر بسپار...

جمعه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۸، ۰۳:۲۶ ب.ظ

یه آزمایش جالب هست توی آمار به اسم آزمایش قیف. فرض کنین به شما یه قیف بدن بگن اینو توی یه ارتفاع مشخصی نسبت به زمین نگه دار و در تمام طول آزمایش اینو بالا یا پایین نبر. ولی به چپ و راست و جلو و عقب به هر میزان و در هر جهتی که خواستی مُجازی حرکتش بدی. بعد بهت ۱۰۰ تا تیلهٔ یک شکل هم می‌دن و می‌گن اینا رو از توی اون قیفه بنداز روی یه نقطهٔ مشخص روی زمین. (طبیعتاً قطر تیله‌ها از قطر لولهٔ قیف کوچیک‌تره که تیله‌ها بتونن از قیف رد بشن.) بعد شما قیفو در ارتفاع گفته شده روی نقطهٔ هدف تنظیم می‌کنین و اولین تیله رو می‌ندازین پایین. می‌بینین که به خاطر اختلاف قطر تیله با لولهٔ قیف، تیله هم‌مرکز با لولهٔ قیف حرکت نکرده و با یه اختلافی نسبت به هدف روی زمین برخورد می‌کنه و دقیقاً روی نقطهٔ هدف نمی‌شینه. تو این شرایط چه کار می‌کنین؟ قیفو حرکت می‌دین؟ اگه آره، چه‌قدر؟ و اگر نه، چرا؟

بذارین مسأله رو براتون ساده‌تر کنم. فرض کنین چهارتا قاعده بهتون پیشنهاد بشه.

قاعدهٔ ۱: قیف رو از جایی که اول تنظیم کردین تکون ندین و تمام ۱۰۰تا تیله رو توی همون موقعیت یکی‌یکی بریزین پایین.

قاعدهٔ ۲: هر تیله‌ای که انداختین پایین، فاصله‌شو تا هدف اندازه بگیرین، بعد قیفو از هر جایی که هست به اندازهٔ همون اختلاف به سمت مرکز جابه‌جا کنین و بعد تیلهٔ بعدی رو بندازین پایین و همین مراحلو برای تمام تیله‌ها تکرار کنین.

قاعدهٔ ۳: هر بار تیله رو می‌ندازین فاصلهٔ نقطهٔ برخوردشو با هدف اندازه بگیرین. بعد قیفو ببرین روی هدف و از اون‌جا به اندازه‌ی فاصله‌ای که اندازه‌ گرفتین، در خلاف جهت جابه‌جاش کنین. دقت کنین که فرق قاعده ۲ با ۳ اینه که توی دومی شما قیفو نسبت به نقطهٔ پرتاب قبل جابه‌جا می‌کردین؛ اما توی قاعده سوم اول میارینش روی هدف بعد جابه‌جاش می‌کنین.

قاعدهٔ ۴: بعد از انداختن هر تیله، قیفو منتقل کنین رو نقطهٔ برخورد اون تیله با زمین و بعد تیلهٔ بعدی رو بندازین.

حالا بگین کدوم قاعده رو انتخاب می‌کنین؟ خوب فکر کنین. عجله نکنین. سعی کنین استدلال منطقی بیارین. بعد برید به ادامهٔ مطلب...

به احتمال زیاد همه‌تون خیلی سریع قاعده ۱ رو کنار گذاشتین و دارین روی قاعده‌های ۲ تا ۴ فکر می‌کنین. چون با خودتون می‌گین که وقتی خطا داریم، منطقی نیست با همون فرمون جلو بریم. خب بذارین خیلی کشش ندم و خودم جوابو بهتون بگم. اتفاقاً روش درست انتخاب همون قاعده یکه! حالا چرا.

رفتن تحقیق کردن دیدن که وقتی شما قاعده ۱ رو به‌کار می‌گیرین، تیله‌ها روی یک دایره حول هدف قرار می‌گیرن.

بعد طبق قاعدهٔ ۲ عمل کردن و دیدن که دایرهٔ برخورد تیله‌ها حول هدف حدود ۴۱ درصد بزرگ‌تر از محدودهٔ خطای قاعدهٔ ۱ شد! به‌عبارت دیگه قاعدهٔ ۲ شما رو مجبور می‌کنه تلاش بیشتری به خرج بدین؛ اما نتایج ضعیف‌تری بهتون می‌ده.

قاعدهٔ ۳ که نتایج به مراتب افتضاح‌تری نسبت به ۲ می‌ده و مکان برخورد تیله‌ها رو روی یه مسیر نوسانی حول هدف می‌بره و میاره. هر چی هم جلو و جلوتر برین، دامنهٔ این نوسانات بدون محدودیت بزرگ و بزرگ‌تر می‌شه!

قاعدهٔ ۴ هم که روی دوتای قبلی رو توی میزان خطا سفید کرده. آزمایشا نشون می‌دن که قاعدهٔ ۴ باعث می‌شه تیله‌ها مدام از هدف دور و دورتر بشن؛ طوری که فاصلهٔ تیله‌های آخر تا هدف خیلی خیلی زیاد می‌شه.

حالا بذارین براتون توضیح بدم چه اتفاقی می‌افته. وقتی شما اون ابتدای کار قیف رو روی هدف تنظیم می‌کنین (مثلاً با یه چشم از بالا تو لولهٔ قیفو نگاه می‌کنین و هدفو اون پایین تو محدودهٔ دیدتون دارین) یعنی از نظر آماری بالاخره هر چه‌قدرم که سیستم خطا داشته باشه فرایند شما تحت کنترله و دیگه نیازی نیست که بخواین فراپایش (over-control) انجام بدین.

در واقع، دلایل خطای هر اندازه‌گیری‌ای (مثل همین سیستم تنظیم قیف روی هدف) رو می‌شه به دو گروه کلی تقسیم کرد. یکی دلایل عادی (مثل همین بزرگ‌تر بودن لولهٔ قیف از قطر تیله‌ها) و یکی دلایل خاص (مثلاً مثل لرزش شدید پایهٔ قیف یا دست کسی که قیفو دستش نگه داشته). نکتهٔ مهمی که باید بهش دقت کنین اینه که عکس‌العمل شما به علل عادی نباید مثل عکس‌العملتون به علل خاص باشه. وقتی قیفتونو تنظیم کردین، دیگه نباید نگران خطاهای کوچیک باشین؛ اونا به دلایل عادی‌ای رخ می‌دن که تحت کنترل شما هستن. اگر می‌خواین نتایج بهتری بگیرین باید قیف جدیدی تهیه کنین که قطر کوچیک‌تری داشته باشه؛ هر چند که اون هم خطای خودشو خواهد داشت. (هر وقت خواستین فرق علل عادی خطا با علل خاص خطا رو درک کنین، به داستان «دوستی خاله خرسه» فکر کنین. خاله خرسه وقتی مگس رو دید، خیال کرد با یه خطای بزرگ و عجیب غریب طرفه. برا همین تخته سنگو برداشت کوبید رو مخ اون بنده خدا. انگار که قیف رو فرسنگ‌ها جابه‌جا کرده باشه!)

توی این شرایط می‌گن که وقتی سیستمی از نظر آماری پایدار و تحت کنترله، اگر کسی بخواد نتایج رو با دست‌کاری بهتر کنه، برعکس گند می‌زنه توی کار و نتایج دقتشونو از دست می‌دن. حتی با این‌که ممکنه اون فرد که مبادرت به تغییر می‌کنه، حسن نیت داشته باشه و تمام تلاششم بکنه که بهترین نتیجه رو بگیره. غافل از این‌که کنترل بیش از حد نه تنها هیچ فایده‌ای نداره؛ بلکه کارا رو خراب‌ترم می‌کنه. اینجاست که می‌گن، اومد ابروشو درست کنه، زد چشمشم کور کرد. یه چیزی تو مایه‌های همون: بر زمینت می‌زند نادان دوست...

حالا شما این قضیهٔ فراپایش یا over-control رو می‌تونین به موضوعات دیگه هم تعمیم بدین: والدینی که با دل‌سوزی تمام مراقبن تا بچه‌هاشون یه قدم کج هم برندارن؛ ولی در واقع دارن یه بیمار روانی و یک جانی خطرناک تحویل اجتماع می‌دن. حکومتی که سفت و سخت و با هزینهٔ زیاد همه جا و همه کس رو کنترل می‌کنه که حجابشونو رعایت کنن؛ غافل از این‌که فقط دارن عموم مردم رو از حجاب زده می‌کنن و آتو می‌دن دست آدمای مغرض. مدیر مدرسه‌ای که تمام دانش‌آموزاشو به ضرب و زور می‌بره هر روز صبح زیارت عاشورا براشون می‌خونه؛ به خیال این‌که داره بچه شیعهٔ عاشق امام حسین (ع) تربیت می‌کنه. وزیر و وکیلی که برای فحش نشنیدن خانوما، اونا رو با صدور بخش‌نامه از رفتن به استادیوم منع می‌کنه؛ غافل از این‌که همون خانوما توی فضای مجازی و حقیقی خواه ناخواه صبح تا شب دارن فحش رو می‌شنون. و هزاران هزار مثال دیگه.

پس دوستان من، همیشه قیف رو یادتون باشه. بدونین که حسن نیتِ خالی، بدون دانش دربارهٔ قواعد؛ و قصد و غرض نیک، بدون آگاهی از دستورالعمل نتایجی به بار میاره که بعدش دودستی می‌کوبین فرق سرتون و می‌گین کاش اصن از اول هیچ کاری نمی‌کردم...

+ برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ آزمایش قیف، کافیه عبارت Funnel Expriment رو جست‌وجو کنین. کلی مطلب و ویدئو هست دربارهٔ این آزمایش.

موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۲۲
دکتر سین

پرنده مردنیست؟

پاسخ:
 :دی

نتیجه اینکه آقا، از روی ناآگاهی دست به استدلال نزنیم. خاله خرسۀ داستان نباشیم. اجازه بدیم کاردان کار رو جلو ببره.

پاسخ:
بله؛ تمام چیزایی که گفتی رو می‌شه از متن برداشت کرد. درسته. :)

خلاصش اینکه اگه من توضیحات رو نگرفتید این ویدئو رو ببینید:دی

https://youtu.be/t5DV69_2VeQ

 

 و چه خوب و درست بودند تعمیم ها....

پاسخ:
واقعیتش خودم می‌خواستم یه ویدیو هم دانلود کنم بذارم آخر پست که درک موضوع ساده‌تر شه. ممنونم که شما زحمتشو کشیدی. :)

قبل از خوندن ادامۀ مطلب: قاعدۀ 1

بعد از خوندن بند اول ادامۀ مطلب: احسسسسسسسسنت! :دی برم بقیه‌شو بخونم.

بعد از خوندن کل پست: من تا حالا این مسئلۀ قیفو نشنیده بودم و الان بسی مشعوفم که استدلالم از قاعدۀ 1 همونی بود که شما گفتی :دی 

پاسخ:
منم به نوبهٔ خودم احسنتِ با تعداد زیادی سین عرض می‌کنم خدمتتون. باریکلا به قدرت استدلالتون. :)

به نظر من در مورد مشخصا موضوع حجاب، واقعا حساسیت خاصی تو جامعه نیست. شما اگه نگاه کنید وضع کلی با اون‌چه که «حجاب اسلامی» می‌دونیم فرسنگ‌ها فاصله داره و مردم هم معمولا کاری ندارن. اون‌چه که باعث اعتراضه بی‌حجابی کامله معمولا و اصولا اونی که می‌گید سوءاستفاده می‌کنه، خودش عمدا جامعه رو تحریک می‌کنه. و الا یکم بیش‌تر، یکم کم‌تر، جامعه خودش راه کنار اومدن با مسئله رو پیدا کرده تقریبا. اگر یه عده‌ای بذارن.

پاسخ:
امان از دست اون یه عده‌ای که بهش اشاره کردین. مترصدن یه موقعیت پیش بیاد، پیرهن عثمانش کنن. :)

چه چیز جالبی بود!

ریا نباشه، منم اولش به نظرم رسید قاعده‌ی یک باید کار کنه :دی

استدلالم این بود که ما که به هر حال یه خطایی داریم که ناشی از اختلاف قطر قیف و تیله‌س (احتمالا معادل خطای عادی که گفتین)، هر کدوم از راه حل‌های ۲ تا ۴ رو انجام بدیم بازم اون خطاهه هست. پس بهتره قیفو کلا تکون ندیم که پارامترای اضافه وارد مسئله نکنیم (احتمالا معادل اینکه بیش از حد کنترلش نکنیم) و بالاخره از بین ۱۰۰ تا تیله یه درصدیش به هدف می‌خوره.

پاسخ:
کاملاً درست دلیل آوردین. آفرین. کنترل بیش از حد کارا رو خراب‌تر می‌کنه. :)

به عنوان کسی که هیچی از این قضیه نشنیده بود،  چند بار خوندم تا مطلب دستگیرم بشه. خیلی جالب بود. خوبی پست های شما اینه که همیشه آدم یه چیزی ازش یاد میگیره.

پاسخ:
من خودمم اولین بار که شرح این آزمایشو خونده بودم، برام مبهم بود. وقتی توی اینترنت چرخ زدم و درباره‌ش مطلب خوندم، کم‌کم برام روشن شد چی به چیه. :)
۲۳ شهریور ۹۸ ، ۲۱:۴۲ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

ریا نباشه ولی منم قاعده یک رو انتخاب کردمD:

دلیلش هم برای خودم اینقدر منطقی نبود البته:/

پاسخ:
:دی
متأسفانه من استادی نیستم که فقط به جواب آخر نمره بدم؛ راه حل برام مهمه. ترم دیگه مجدداً در خدمتتون هستم. :دی
نصف کیف استادی به گفتن همین جمله‌ست! :ایموجی خندهٔ شیطنت‌آمیز
۲۶ شهریور ۹۸ ، ۰۱:۴۵ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!

ای خواهر قالب وبلاگتو دوستنداشتم

 

البته نظرمو گفتما

قدیما مد بود یکی قالب عوض میکرد میگفتیم مبارکه 

 

متن هم طولانی بود سرفرصت میخونم 

پاسخ:
اگر درست حدس زده باشم و منظورتون از «ای خواهر» اینه که فکر می‌کنین من دخترم، باید جسارتاً عرض کنم، بنده پسر هستم. :دی
نظرتون هم دربارهٔ قالب محترمه. ولی خودم خیلی دوستش دارم. :)
۳۱ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۱۹ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!

ای داد برمن پوزش میطلبم

 

اشتباه گرفتم با ی وبلاگ دیگه 

اصلا حواسم ب اسم نبود چندتا صفحه باهم باز کرده بودم ...

مشکلات با گوشی واردشدن هم هست

 

ب هرحال من معذرت میخوام

 

پاسخ:
ایرادی نداره. پیش میاد. 

من وقتی تئوری رو خوندم همون اول گفتم تئوری اول رو تا چندتا تیله ادامه میدم اگه دیدم نتایج بهتر نشد یه فکری میکنم و اینم بخاطر اینه که توی تنظیمات میکروسکوپ به ما میگن اگه نمونه رو دیدین ولی واضح نبود باید به فکر تغییرات خیلی میکرو باشین بعد خب وقتی تیله دوم رو بندازی دقیقا شرایط با تیله اول یکی نیست یقینا پس اون تغییرات میکرو رو داره :دی

در مورد نتیجه گیری هم موافقم

من خانواده‌ام وقتی 12 سالم بود گفتن ابرو بردار اگه میخوای مشکلی نیست. منم اولین دونه ابرو رو که کندم انقدر درد داشت تااااا 23 سالگی کلا نرفتم سمتش =)) ولی اون دوستام که بهشون میگفتن نه یواشکی میرفتن ابرو بردارن و اون درد رو تحمل میکردن تازه دعوا هم میشدن =))

یا مثلا چون از 3 یا 4 سالگی مدل آرایش و موی مادرم بودم =)) اون ولع آرایش بقیه دخترها رو ندارم اشباع شدم =)) خیلی باید مهمونی خاص و مهمی باشه که آرایش کنم :دی ولی همچنان دوستانی دارم که خودشون رو به انواع و اقسام اشکال در میارن =)) 

پاسخ:
دقیقاً درست فکر کردی. :)
چه خوبه که والدین فکرشون باز باشه. یعنی از طرفی اجازهٔ تجربه‌کردن و بزرگ‌شدن بدن به بچه و از طرفی هم بچه رو پر از عقده و حسرت بار نیارن.

سپاس گزاریم از مطلب خوبتون دکتر سین.

پاسخ:
خواهش می‌کنم. :)

سلام. بنده بدون وقفه قائده یک رو انتخاب کردم. ولی فقط به این دلیل که تو ذهنم آزمایش رو مجسم کردم و حس کردم قائده یک خطای کمتری داره و جواب میده. یعنی بدون محاسبات سخت فقط با یه احتمال کوچیک ذهنی هم حساب کنی امکان برخوردش به هدف بیش از سایر گزینه‌هاست. همین :)

پاسخ:
سلام. درسته؛ اگر یه‌کم دقیق بشیم، عقل سلیم همینو حکم می‌کنه.

نگارش دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی