حافظ؛ دقت کن!

سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۹ ب.ظ

آقا تا حالا دقت کرده بودین که این یوسف گمگشته نبوده که به کنعان بازگشته؛ بلکه خونواده‌ی یوسف گمگشته بودن که کلاً از کنعان پاشدن رفتن مصر؟!



+ حافظه دیگه! عاشقه بنده خدا! حواس مواس نداره! :)

+ جناب حافظ! مخلصیم! همچنان شدیداً ارادتمندیم قربان! :* ما قبلاً ارادتمونو نشون دادیم؛ انشالا بعدها هم نشون خواهیم داد...

+ می‌خواستم بگم: «من برم دنبال اکتشافات بعدی!» دیدم خیلی خز شده! :|

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۹
دکتر سین
راست میگیا :)) تا حالا بهش دقت نکرده بودم :))
پاسخ:
ی همچین انسان دقیقم من! خخخخخ
۲۰ آبان ۹۴ ، ۰۰:۳۸ نفس نقره ای
:)))
پاسخ:
:)
۲۰ آبان ۹۴ ، ۱۰:۰۶ شـاهـ پـَری
این شعر مال زمانی هست که یوسف به چاه افتاده بوده فکر کنم..و برادران یوسف طمع می کنن و اشتباه به پدرشون چیز دیگه می گن :دی و پدرشون گریه می کنه و بقیه داستانا..
پاسخ:
بله؛ صحیح می‌فرمایین! :)
حافظ خیلی کارش درسته شما هم گشتی از بین پیغمبرا جرجیس رو پیدا کردی!والا:))))
+امضا پیام آور حافظ:صبا
پاسخ:
بر منکرش! من خودم کلی ارادت دارم به جناب حافظ. ولی می‌دونی؟! با حافظ شوخی داریم ما! خخخخ
+ پیام‌آور حافظ؟! [با لحن تعجب شدید جناب‌خان بخونین!] :دی

نگارش دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی