دونت جاج می پلیز!

شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۱۰ ب.ظ

آورده‌اند که در روزگاران قدیم تاجری طوطی‌ای سبز و زیبا و سخن‌گو داشتندی که با شیرین‌زبانی مشتریان و عابران را شاد ‌همی‌کردندی و در کل شخصیت جوک و fun ـی داشتندی. روزی از روزها که بازرگان بنا به دلایلی حجره را ترک کرده بودندی، طوطی بنا به دلایل دیگری ظرف روغنی را بشکستندی و چون تاجر به حجره ببازگشتندی و صحنه را دیدندی، آمپر چسبانده، چنان ضربتی بر فرق سر طوطی بنواختندی که پر بر سر طوطی نماندی همه عمر! طوطی در ابتدا فغان کردندی، سپس دپ زندندی و تا مدتی بعد هیچ نگفتی، تو گویی در عشقی آتشین شکستی سخت بخوردندی. چندی بگذشت که حال طوطی مذکور به کیفیت مزبور بماندی، تا این که روزی عابری تاس بر وی همی عبور کردندی. طوطی به‌محض رؤیت بازتابش شعاع نور در چشمانش، به مرد تاس گفت آیا تو نیز سبو بشکسته و مافیها را بر زمین ریختندی؟ مرد بی‌درنگ جیب و گریبان را تا ناف بدریدندی و ندا در دادندی که وات د فاز؟ و مردم و حضار بخندیدندی و نشاط بر انجمن از حد مجاز فزون گشتندی؛ تا جایی که برادران نیروهای انتظامی در صحنه گرد آمدندی و مرد تاس را به‌سبب فراخنایی جَیب البسه با خویش به کلانتری بردندی.

+ ما از این حکایت نغز و پرمغز نتیجه می‌گیرندی که اگر تاسی را دیدیم، کچلی‌اش را با کچلی خویش قیاسش ننماییم؛ که هر گردی گردو نبوده و هر که سیبیل داشت، ابوی ما نیست لزوماً، همه عمر. خواهشاً دیگران را قضاوت ننماییم!

+ نگارنده‌ی این سطور و این حکایت، هر گونه اقتباس از حکایات دیگر را تکذیب می‌کند! شما هم باور کنید! :)

موافقین ۸ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۹
دکتر سین
۱۹ دی ۹۴ ، ۱۹:۱۳ ...ما شیعه ها ...
مثبت به مطلبتان دادم
پاسخ:
خداوند یک مثبت در دنیا، صد در آخرت جزایتان دهاد! :)
غرق در ادبیات ماندندی !
پاسخ:
مقاومت بنمای، تا غریق نجات را خبر بنماییم! :)
دکترا: بسی به مطالبتان خندیده و دامن از دست داده و لباس های خویش بدریدیم.
حال گوی که چه کس جبران خسارت ما کند یا دکتر؟

پاسخ:
این ری‌اکشن‌ها را پیش‌بینی نموده و پست را بیمه‌ی لباس‌دریدگی نمودیم! شماره کارتتان را بنویسندی تا وجه خسارت به حسابتان بواریزانیم، بسی! :)
چه در ها فشانندی چه نغز بودندی!:|

پاسخ:
دُر سُفتیم، چه سفتنی! :|
۱۹ دی ۹۴ ، ۲۲:۰۰ 😎😎😎BAHAR 😎😎😎
خخخخ:)
خیلی باحال انگیز ناک بود:)
پاسخ:
دو نقطه دی
دو نقطه پرانتز
دو نقطه پی
۲۰ دی ۹۴ ، ۰۰:۳۰ نفس نقره ای
باشد که نگارنده سطور مورد عفو و شفو (همون شفا :|) ی پروردگار قرار گیرد :)))
پاسخ:
باشد، باشد! :)

نگارش دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی