همنویسی (۲)
پیشنویس: اگه در جریان ماهیت پیشنهاد همنویسی من نیستین، کلیک کنین!
بفرمایین ادامهی مطلب...
من چندی پیش، یه پیشنهاد همنویسی رو ارائه دادم و میدونستم که نتیجهش ممکنه هر چیزی باشه: یه موفقیت چشمگیر یا یه شکست مفتضحانه یا یه چیزی بین این دو! امروز [پنجشنبه، ۲۸ آبان ۹۴]، بعد گذشت از ۵۲ روز از پیشنهاد و بعد از ۳۹ روز از تأسیس داستان دوستان؛ و بعد از اینکه پنج قسمت از داستان اول توسط سه نفر نگاشته شده، معتقدم که کار داره خوب پیش میره؛ هرچند که بهترم میتونست باشه. من توی این مدت به این نتایج که عرض میکنم، رسیدم:
۱. این پیشنهاد، میتونه نتایج درخشانی داشته باشه، اگر جمع پیش از شروع، سر یه کلیاتی مثل حجم داستان (رمان، داستان کوتاه و ...)، مکتب ادبی نوشته (رمانتیسم، کلاسیسیم، رئالیسم، رئالیسم جادویی، دادائیسم، پوپولیسم و ...)، زاویهی دید (اول شخص، دوم شخص، سوم شخص)، گرتهی کلی داستان (سایهروشنی از خط سیر و غایت داستان) و موارد مشابه دیگه، یه «پیشتوافق» حاصل کنن. من اسم همچین همکاریای رو میذارم «همنویسی توافقی».
۲. در یه حالت دیگه، که هیجان و البته ریسکش بیشتره، عکس حالت بالا، هیچ نوع پیشتوافقی صورت نمیگیره و در حین نوشتن هم هیچ مشورتی بین نویسندهها وجود نداره. احتمال موفقیت این روش نسبت به روش قبل در حالت عادی کمتره؛ مگر این که نویسندهها به معنای واقعی پای کار باشن. داستان اول در داستان دوستان با این روش نوشته شد و من اسم این روش رو میذارم «همنویسی جزیرهای».
من تصمیم دارم علاوه بر این که داستان اول رو با همون سبک و سیاق سابق جلو میبرم (یعنی میبریم)، یه داستان دیگه رو هم شروع کنم که با روش «همنویسی توافقی» پیش بره. فقط قبلش لطفاً اگه نظر، پیشنهاد یا انتقادی هست، لطف کنین بگین. هدف من در وهلهی اول، تجربه کردنه و خلق یه اثر هنری در الویت دوم قرار داره.