به محمد حسن خان گرامی و پریا خانمِ شاهرخ محترم؛ و احتمالاً بقیه!
همونطور که احتمالاً در جریان هستین، چند روز پیش، من پیشنهاد دادم که شروع به همنویسی یه داستان بکنیم و استارتش رو هم زدم [اطلاعات بیشتر اینجاست]. تا امروز سرکار علیه پریا خانم شاهرخ، ساکن «خیابان عاشقانهی ولیعصر» و همینطور جناب محمد حسن خان، ملقب به «کافـ ـهچی»؛ اعلام آمادگی و پایه بودن نمودهاند؛ که اجازه میخوام از همین تریبون ازشون تشکر کنم! :) بنابراین روی صحبت من عمدتاً با این دو عزیزه! اما هر کس دیگهای هم علاقهمنده، گوش بده ببینه چی میگم!
۱. به نظرم ما الآن میتونیم کمکم شروع کنیم. اگر کسی بعدتر ابراز آمادگی کرد، میتونیم تیم رو گسترش بدیم. نظرتون چیه؟
۲. پیشنهاد من اینه که یه وبلاگ مجزا برای این کار بسازیم و همه بتونیم توی اونجا «فقط» به همنویسی بپردازیم. نظرتون چیه؟!
۳. اگه با بند ۲ موافقین، من وبلاگ رو بسازم. برای عنوانشم من «اینجا مینویسیم» رو پیشنهاد میکنم! [به «اول شخص جمع» بودن فعل دقت کنین! خخخ] نظرتون چیه؟!!
۴. راجعبه بخشی که برای شروع پیشنهاد دادم، اعلام نظر بفرمایین. بگید که همین خوبه یا عوض بشه.
+ لطفاً برای اظهار نظر در هر مورد مذکور یا نامذکور که مستقیم یا غیرمستقیم به این پست مرتبط یا بیارتباط هست، راحت باشین! منتظرم!
1- موافقم
2- بازهم موافقم
3- اشم خوبیه/ داستان دوستان هم اسم قشنگیه
4- بنظر من برای خوب شدن کار باید چندتا داستان نوشت. این چیزی که شما نوشتین برای شروع خیلی خوبه. یعنی منظورم اینه که زیاد نباید اول کار وسواس به خرج داد
قربان شما