۱۰۲ مطلب با موضوع «ختم قرآن» ثبت شده است

بیاین مثل آب خوردن یه نفرو قضاوت نکنیم! یا لااقل اگر قضاوت می‌کنیم، توی جمع حکمی که دادیم رو با صدای بلند اعلام نکنیم. حرمت آبروی مومن از حرمت کعبه بالاتره. باور کنیم با قضاوت نکردن، بیشتر از این‌که مراعات حال اون بنده خدا رو کرده باشیم، مراعات حال خودمونو می‌کنیم.

هوای همدیگه رو داشته باشیم، جای دوری نمی‌ره...

ادامه، از بخش ۵۳. التماس دعا. :)


اگه تمایل دارین توی ختم قرآن مشارکت کنین، شماره‌ی بخش(های) مورد نظرتون رو تو بخش نظرات ثبت کنین.

.::  بخش‌های ۴۱ تا ۶۰  ::.

بخش ۵۳: دکتر سین

بخش‌های ۵۴ و ۵۵: محبوبه شب


اگر می‌خواین درباره‌ی چیستی و چگونگی ختم قرآن تو این وبلاگ آگاهی پیدا کنین، اینجا رو بخونین.


+ التماس دعا! :)
》》مهم 《《
۱ دیدگاه موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۶ ، ۰۳:۴۶
دکتر سین

خدا چند جا توی قرآن می‌گه آدمی‌زاد وقتی توی طوفان گیر می‌کنه با تضرع ما رو صدا می‌زنه، اما وقتی رسوندیمش به ساحل امن و آرامش همه چی یادش می‌ره. یادش می‌ره چه‌جوری دست به دامن ما شده بود! یادش می‌ره چه قولایی تو اون شرایط داده بود! آخه آدم این‌قدر چش سفید و ناسپاس!! واقعاً که!

البته اون واقعاً که‌ی تهش نقل به مضمون بود! :دی

ان شاء الله ما از اوناش نباشیم که یادمون بره کجا گیر کردیم و کی نجاتمون داد!

ادامه‌ی ختم قرآن از بخش ۴۵. التماس دعا. :)


اگه تمایل دارین توی ختم قرآن مشارکت کنین، شماره‌ی بخش(های) مورد نظرتون رو تو بخش نظرات ثبت کنین.

.::  بخش‌های ۴۱ تا ۶۰  ::.

بخش‌های ۴۵ و ۴۶: دکتر سین

بخش ۴۷: محبوبه شب

بخش ۴۸: منتظر اتفاقات خوب (حورا)

بخش‌های ۴۹ تا ۵۲: تو کا


اگر می‌خواین درباره‌ی چیستی و چگونگی ختم قرآن تو این وبلاگ آگاهی پیدا کنین، اینجا رو بخونین.


+ التماس دعا! :)
》》مهم 《《
۴ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۶ ، ۰۴:۰۶
دکتر سین

نسل جوون باید همت کنه و ازدواج رو آسون کنه. امر مهمی که سر چشم و هم‌چشمیای الکی پلکی، بیخودی سختش کردیم!

هنر باید و فضل و دین و کمال / که گاه آید و گه رود جاه و مال

اینو من نمی‌گم، سعدی می‌گه! :دی 

ایشالا که معیارامون برای انتخابای مهم زندگی، خصوصاً ازدواج، جاه و مال نباشه، بلکه هنر و فضل و دین و کمال باشه؛ ختم قرآن رو ادامه می‌دیم! ^_^


اگه تمایل دارین توی ختم قرآن مشارکت کنین، شماره‌ی بخش(های) مورد نظرتون رو تو بخش نظرات ثبت کنین.

.::  بخش‌های ۲۱ تا ۴۰    بخش‌های ۴۱ تا ۶۰  ::.

بخش ۳۶: دکتر سین

بخش‌های ۳۷ و ۳۸: محبوبه شب

بخش‌های ۳۹ و ۴۰: تو کا

بخش‌های ۴۱ و ۴۲: ترنم

بخش‌های ۴۳ و ۴۴: مهسا .م


اگر می‌خواین درباره‌ی چیستی و چگونگی ختم قرآن تو این وبلاگ آگاهی پیدا کنین، اینجا رو بخونین.


+ التماس دعا! :)
》》مهم 《《
۶ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۰۴
دکتر سین
قدر و ارزش مادر و پدر - خصوصاً مادر - پیش خدا خیلی زیاده، اون‌قدر که چند جا توی قرآن بعد از امر به یکتاپرستی، دستور داده به والدین مهربونی بکنیم. خداوند ان شاء الله همه‌ی مادر پدرای سفر کرده رو الساعه غرق دریای نور و رحمت بکنه؛ و سایه‌ی مادرا و پدرای بقیه رم به‌سلامتی و دل خوش رو سرشون حفظ کنه. :)
با این نیتِ فوق‌العاده شیرین، از بخش ۲۶ بقیه‌ی قرآن رو می‌خونیم. :)


اگه تمایل دارین توی ختم قرآن مشارکت کنین، شماره‌ی بخش(های) مورد نظرتون رو تو بخش نظرات ثبت کنین.

.::  بخش‌های ۲۱ تا ۴۰  ::.

بخش‌های ۲۶ و ۲۷: دکتر سین

بخش‌های ۲۸ و ۲۹: محبوبه شب

بخش ۳۰: فـ. میم

بخش ۳۱: ترنم

بخش‌های ۳۲و ۳۳ حوراء رضایی

بخش‌های ۳۳ و ۳۴: تو کا


اگر می‌خواین درباره‌ی چیستی و چگونگی ختم قرآن تو این وبلاگ آگاهی پیدا کنین، اینجا رو بخونین.


+ التماس دعا! :)
》》مهم 《《
۵ دیدگاه موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۳۰
دکتر سین
می‌گن روز قیامت که می‌شه، بعد از این‌که به حساب مومن می‌رسن، یه مقدار ثواب اضافه (یه چیزیه مثل نون اضافه! :دی) هم براش منظور می‌کنن. اون فرد مومن می‌پرسه اینا برای چیه؟ من که فلان کار خیر رو انجام ندادم! خطاب می‌کنن بهش که اینا کارهای خیری بوده که نیت انجام دادنشون رو داشتی اما موفق نشدی که انجام بدی. قربون کرم خدا برم! ^_^
برای همینه که بزرگان می‌گفتن  و می‌گن که همیشه نیت کارای خیر داشته باشین؛ نیت کارای خیر بزرگ! همین حسن نیت کفه‌ی کارای خوبتون رو سنگین می‌کنه. :)
بریم برای ادامه‌ی ختم از بخش ۱۹... :)


اگه تمایل دارین توی ختم قرآن مشارکت کنین، شماره‌ی بخش(های) مورد نظرتون رو تو بخش نظرات ثبت کنین.

.::  بخش‌های ۱ تا ۲۰     بخش‌های ۲۱ تا ۴۰  ::.

بخش‌های ۱۹ و ۲۰: دکتر سین

بخش‌های ۲۱ و ۲۲: محبوبه شب

بخش‌های ۲۳ تا ۲۵: تو کا


اگر می‌خواین درباره‌ی چیستی و چگونگی ختم قرآن تو این وبلاگ آگاهی پیدا کنین، اینجا رو بخونین.


+ التماس دعا! :)
》》مهم 《《
۵ دیدگاه موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۲۸
دکتر سین
اونی که باید بدونه می‌دونه که ما بدا هم دل داریم؛ ان شاء الله امسال سال زیارت کربلا و نجف باشه، برای همه. :)
با این نیت، ختم رو از بخش ۱۱ ادامه می‌دیم. :)


اگه تمایل دارین توی ختم قرآن مشارکت کنین، شماره‌ی بخش(های) مورد نظرتون رو تو بخش نظرات ثبت کنین.

.:: بخش‌های ۱ تا ۲۰ ::.

بخش‌های ۱۱ و ۱۲: دکتر سین

بخش‌های ۱۳ تا ۱۸: تو کا


اگر می‌خواین درباره‌ی چیستی و چگونگی ختم قرآن تو این وبلاگ آگاهی پیدا کنین، اینجا رو بخونین.


+ التماس دعا! :)
》》مهم 《《
۲ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۶ ، ۰۳:۳۹
دکتر سین
زبون آقا، زبون! امان از این زبون! چه بلاها و عذابایی به‌خاطر همین دو مثقال گوشت به سر آدم میاد!! خدایا افسار زبونمون رو دست عقلمون بده! (خدا آمین‌گو رو بیامرزه! :دی)
ادامه‌ی ختم قرآن، از بخش ۱۹۴. التماس دعا. :)


اگه تمایل دارین توی ختم قرآن مشارکت کنین، شماره‌ی بخش(های) مورد نظرتون رو تو بخش نظرات ثبت کنین.

.::   بخش‌های ۱۹۳ تا ۱۹۷      بخش‌های ۱۹۸ و ۱۹۹      بخش‌ ۲۰۰   ::.

بخش‌های ۱۹۴ و ۱۹۵: دکتر سین

بخش‌های ۱۹۶ تا ۲۰۰: محبوبه شب

***پایان چهارمین و آغاز پنجمین ختم قرآن در این وبلاگ***

.:: بخش‌های ۱ تا ۲۰ ::.

بخش‌های ۱ تا ۳: حوراء رضایی

بخش‌های ۴ تا ۸: تو کا

بخش‌های ۹ و ۱۰: ترنم


اگر می‌خواین درباره‌ی چیستی و چگونگی ختم قرآن تو این وبلاگ آگاهی پیدا کنین، اینجا رو بخونین.


+ التماس دعا! :)
》》مهم 《《
۶ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۶ ، ۰۳:۴۷
دکتر سین
ان شاء الله همون‌طور که خدا بهمون توفیق درک این شبا رو داده، توفیق باقی موندن سر قولایی که بهش دادیم رو هم بده...
با این نیت، ختم قرآن رو از بخش ۱۸۹ ادامه می‌دیم.


اگه تمایل دارین توی ختم قرآن مشارکت کنین، شماره‌ی بخش(های) مورد نظرتون رو تو بخش نظرات ثبت کنین.

.::   بخش‌های ۱۸۱ تا ۱۹۲       بخش‌های ۱۹۳ تا ۱۹۷   ::.

بخش ۱۸۹: دکتر سین

بخش‌ ۱۹۰: ترنم

بخش‌های ۱۹۱ و ۱۹۲: تو کا

بخش ۱۹۳: محبوبه شب


اگر می‌خواین درباره‌ی چیستی و چگونگی ختم قرآن تو این وبلاگ آگاهی پیدا کنین، اینجا رو بخونین.


+ التماس دعا! :)
》》مهم 《《
۳ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۰۲
دکتر سین
ای که گفتی فَمَن یَمُت یَرَنی / جان من فدای جمال دلجویت
کاشکی من به هر دمی صد بار / مُردَمی تا بدیدمی رویت

اگر خدا قسمت کرد و توی شبای قدر حال خوشی رو درک کردیم؛ به یاد مریضا و گرفتارا هم باشیم...

ادامه‌ی ختم قرآن رو از بخش ۱۷۶ پی می‌گیریم...


اگه تمایل دارین توی ختم قرآن مشارکت کنین، شماره‌ی بخش(های) مورد نظرتون رو تو بخش نظرات ثبت کنین.

.::   بخش‌های ۱۶۱ تا ۱۸۰     بخش‌های ۱۸۱ تا ۱۹۲   ::.

بخش ۱۷۶: دکتر سین

بخش‌های ۱۷۷ تا ۱۷۹: تو کا

بخش‌های ۱۸۰ تا ۱۸۲: محبوبه شب

بخش‌های ۱۸۳ تا ۱۸۵: شکیبا **

بخش‌های ۱۸۶ و ۱۸۷: ترنم

بخش ۱۸۸: دکتر سین


اگر می‌خواین درباره‌ی چیستی و چگونگی ختم قرآن تو این وبلاگ آگاهی پیدا کنین، اینجا رو بخونین.


+ التماس دعا! :)
》》مهم 《《
۴ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۶ ، ۰۳:۵۳
دکتر سین
روزی پیامبر اکرم به خانه حضرت زهرا آمدنـد. حـضرت علـی و حـسنین (صلوة الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند. پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند: چه میوه‌ای از میوه‌های بهشتی میل دارید به من بگویید تا بـه جبرائیـل بگویم از بهشت برایتان بیاورد. 
امام حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه‌ی اهـل خـانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند: پدر جان به جبرائیل بگویید از خرماهای بهشتی برای ما بیاورد؛ و حضرت رسول اکرم هم به خواسته‌ی حسین خود جامه عمل پوشـانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهـای بهـشتی بـرای اهـل بیـت بیاورد. 
مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجـره‌ی حضرت زهرا گذاشت. 
پیامبر خطاب به دختر خود فرمودنـد: فاطمـه جـان یـک طبـق خرمـای بهشتی در حجره‌ی تو نهاده شده است، آن را نزد من بیاور.
حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیـامبر خرمـای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهـل بهـشت امـام حـسین نهادند و فرمودند: حسین جان نوش جانت، گوارای وجـودت! سـپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام حسن نهادند و باز فرمودند: حسن جان نوش جانت، گـوارای وجودت! خرمای سوم را در دهان جگر گوشه‌ی خود حضرت زهـرا نهادنـد و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند. خرمای چهـارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودنـد: علـی جـان نـوش جانـت، گوارای وجودت! خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوبـاره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند. خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و بـاز همان جمله را تکرار کردند. 
در این هنگام حضرت زهرا فرمودند: پدر جان! به هر کدام از مـا یـک خرمـا دادید، اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرمـا در دهـان علی گذاشتید. چرا بین ما این‌گونه رفتار کردید؟ 
رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند: فاطمه جان! وقتی خرما در دهان حسین نهادم، دیدم و شنیدم که جبرائیل و مکائیل از روی عرش ندا بر آورده‌اند که: حسین جان! نـوش جانـت، گوارای وجودت! من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم. وقتی خرمـا در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردنـد و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که: حسن جان! نوش جانت!
فاطمه جان! وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم حوری‌های بهشتی سـر از غرفه‌ها در آورده‌اند و می‌گویند: فاطمه جان! نـوش جانـت، گـوارای وجودت! من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم.
اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که خداوند از روی عـرش صـدا می‌زند: علی جان! نوش جانت، گوارای وجودت! به اشـتیاق شـنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم خداوند از روی عـرش ندا زد که: هنیئاً مریئاً لک یا علی! نوش جانت، گـوارای وجـودت، علـی جان!
به‌احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علـی نهـادم، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود: یا رسول الله به‌عزت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم می‌گویم علی جانم نوش جانت، گوارای وجودت.
منبع: جلاء العیون، علامه مجلسی

***

عرض تسلیت و التماس دعا...

ادامه‌ی ختم قرآن؛ از بخش ۱۶۷.


اگه تمایل دارین توی ختم قرآن مشارکت کنین، شماره‌ی بخش(های) مورد نظرتون رو تو بخش نظرات ثبت کنین.

.::   بخش‌های ۱۶۱ تا ۱۸۰   ::.

بخش‌های  ۱۶۷ و ۱۶۸: دکتر سین

بخش ۱۶۹: محبوبه شب

بخش‌های ۱۷۰ و ۱۷۱: تو کا

بخش‌های ۱۷۲ و ۱۷۳: ترنم

بخش ۱۷۴: حنا :)

بخش ۱۷۵: منتظر اتفاقات خوب (حوراء)


اگر می‌خواین درباره‌ی چیستی و چگونگی ختم قرآن تو این وبلاگ آگاهی پیدا کنین، اینجا رو بخونین.


+ التماس دعا! :)
》》مهم 《《
۸ دیدگاه موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۰۳:۲۷
دکتر سین