یه آزمایش جالب هست توی آمار به اسم آزمایش قیف. فرض کنین به شما یه قیف بدن بگن اینو توی یه ارتفاع مشخصی نسبت به زمین نگه دار و در تمام طول آزمایش اینو بالا یا پایین نبر. ولی به چپ و راست و جلو و عقب به هر میزان و در هر جهتی که خواستی مُجازی حرکتش بدی. بعد بهت ۱۰۰ تا تیلهٔ یک شکل هم میدن و میگن اینا رو از توی اون قیفه بنداز روی یه نقطهٔ مشخص روی زمین. (طبیعتاً قطر تیلهها از قطر لولهٔ قیف کوچیکتره که تیلهها بتونن از قیف رد بشن.) بعد شما قیفو در ارتفاع گفته شده روی نقطهٔ هدف تنظیم میکنین و اولین تیله رو میندازین پایین. میبینین که به خاطر اختلاف قطر تیله با لولهٔ قیف، تیله هممرکز با لولهٔ قیف حرکت نکرده و با یه اختلافی نسبت به هدف روی زمین برخورد میکنه و دقیقاً روی نقطهٔ هدف نمیشینه. تو این شرایط چه کار میکنین؟ قیفو حرکت میدین؟ اگه آره، چهقدر؟ و اگر نه، چرا؟
بذارین مسأله رو براتون سادهتر کنم. فرض کنین چهارتا قاعده بهتون پیشنهاد بشه.
قاعدهٔ ۱: قیف رو از جایی که اول تنظیم کردین تکون ندین و تمام ۱۰۰تا تیله رو توی همون موقعیت یکییکی بریزین پایین.
قاعدهٔ ۲: هر تیلهای که انداختین پایین، فاصلهشو تا هدف اندازه بگیرین، بعد قیفو از هر جایی که هست به اندازهٔ همون اختلاف به سمت مرکز جابهجا کنین و بعد تیلهٔ بعدی رو بندازین پایین و همین مراحلو برای تمام تیلهها تکرار کنین.
قاعدهٔ ۳: هر بار تیله رو میندازین فاصلهٔ نقطهٔ برخوردشو با هدف اندازه بگیرین. بعد قیفو ببرین روی هدف و از اونجا به اندازهی فاصلهای که اندازه گرفتین، در خلاف جهت جابهجاش کنین. دقت کنین که فرق قاعده ۲ با ۳ اینه که توی دومی شما قیفو نسبت به نقطهٔ پرتاب قبل جابهجا میکردین؛ اما توی قاعده سوم اول میارینش روی هدف بعد جابهجاش میکنین.
قاعدهٔ ۴: بعد از انداختن هر تیله، قیفو منتقل کنین رو نقطهٔ برخورد اون تیله با زمین و بعد تیلهٔ بعدی رو بندازین.
حالا بگین کدوم قاعده رو انتخاب میکنین؟ خوب فکر کنین. عجله نکنین. سعی کنین استدلال منطقی بیارین. بعد برید به ادامهٔ مطلب...