این منم!
جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۵:۵۸ ب.ظ
من،
سکوتی حزینم میان دو خروش مستانه؛
بغضی تبآلودم میان دو خندهی سهمگین؛
یأسی سرد و کبودم میان دو دلهرهی دهشتناک؛
آهی فسرده از قلبی سرد و رنجورم میان دو قاه قاه تپنده و خونریز؛
و ...
...
... اسبی هستم میان لنگهای دو سوار فسقلی!
من دکتر سین هستم؛ نشسته میان دو کودک چهار و شش ساله، که پدر و مادرشان در میان انبوهی از مشغولیاتی که دارم، انداختهاندشان (!) گردن اینجانب و خانواده! :))
+ فکر کردین دارم شعر میگم؟! نه عزیز من! دارم حسب حال مینویسم. من و دو فسقلی در حد بمبهای هیروشیما و ناکازاکی؛ همین الان یهویی! خخخ
+ این پست، هشتاد و هفت و نیم درصد واقعی است و بقیهاش زادهی تخیلاتم! :)
۹۴/۰۹/۲۷