در اطرافتون زوج‌هایی رو می‌شناسین که از دو شهر دور با هم وصلت کرده باشن؟ اگر می‌شناسین، می‌شه از چالشا و مشکلاتی که باهاش درگیرن برام تعریف کنین. راه‌حلای موفق و ناموفقی رو که امتحان کردن هم بگین. ممنون.

موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۹۷/۱۰/۰۸
دکتر سین
اره از راه دور وصلت کردن تقریبا میشه گفت هیچ مشکلی نداشتن، دختر و پسر خیلی هم روحیه بودن و خانواده ها خیلی همراهیشون کردن. در واقع تمام مراسم ها و همه ی مخلفات مربوط به ازدواج رو خود عروس و داماد تصمیم گرفتن و خانواده ها پایه بودن.... گیر ندادن. زندگی خوبی دارن الان.... ولی تفاوت فرهنگی همیشه هست. مثلا من دختر جنوبی باشم خوب خونگرم هستم و ممکن هست این خون گرم بودنم از سمت یه تهرانی شهرستانی بازی دراوردن برداشت بشه... این چیزا همیشه هست. ولی میشه هندلش کرد... 
پاسخ:
یادداشت برمی‌داریم:
* نکتۀ یک. تفاوت فرهنگی بده.
* نکتۀ دو. هم‌روحیه بودن کمک می‌کنه.
* نکتۀ سه. کمک خونواده‌ها مهمه.

سپاس :)
۰۸ دی ۹۷ ، ۱۲:۰۲ بهارنارنج :)
دراین موارد همه چی بستگی داره به پسر به نظرم که مردش باشه یا نه!
بعضی پسرا حتی عرضه ندارن خانواده خودشونو راضی کنن مادر خودشونو بعد اول میرن به دختره حرفای ال بل و شعارای فان میدن،دیدم که میگم تو همین بیان
پاسخ:
* نکتۀ چار. پسرِ نامردِ بی‌عرضۀ مادر-ناراضیِ حرفِ-ال‌بل-بزنِ شعار-فان-بدۀ مشاهده-شده-در-بیان بَده. :|

مرسی :)
اره،مثلا پسر عمه‌ام با یه دختر نیشابوری ازدواج کرد، الان هم کلا خونه زندگیش رو برداشته برده نیشابور، خبر خاصی هم ازش ندارم مگه اینکه گاهی که میاد بوشهر به ما هم سر میزنه :))
دختر عموم هم با یه پسر اهل کرج ازدواج کرده، والا تا جایی که میدونم راضین فقط زن عموم می‌گفت دوری از خانواده یه خرده اذیتش میکنه ولی اونم بعد یه مدت عادی میشه :)
خلاصه که فکر نکنم مشکل خاصی باشه، تفاوت فرهنگ هست که بعد شناخت هر دو طرف نرمش به خرج بدن حل میشه، دوری مراسمات عروسی برای اقوام هست که میشه دوتا مراسم کوچیک گرفت برای اقوام، مثلا یه جشن عقد کوچیک تو شهر دختر بگیرن یه مراسم عروسی کوچیک تو شهر پسر، یا هر دو تا شهر یه مهمونی کوچیک بدن برای اقوام در حد یه شام:) بعدش هم بعد مسافت هست که عادت میکنن، به هر حال هیچ کس نمی‌تونا تا آخر عمر پیش خانواده‌اش بمونه( هست ولی کم است) :)

دکتر من نه حدس میزنم، نه چیزی می‌پرسم نه هیچی فقط لطفا شیرینی رو برای من پست کن ،همین :دی

پاسخ:
* نکتۀ پنج. دوری از خونواده اجتناب‌ناپذیره. این بده.
* نکتۀ شیش. نکتۀ پنج کم‌کم عادی می‌شه. این خوبه.
+ نکتۀ یک دوباره.
* نکتۀ هفت. نرمش نشون دادن خوبه.
* نکتۀ هشت. شاید مجبور به گرفتن دوتا مراسم بشن. این بده.
* نکتۀ نه. اگه نکتۀ هشت، با مراسم کوچیک مدیریت بشه، خوبه.
* نکتۀ ده. مسافت طولانی سخت می‌کنه کارو.

+ عرض کردم. خبری نیست. اگه بود، بر دیده. :)
ممنونم :)
۰۸ دی ۹۷ ، ۱۲:۱۷ مسـ ـتور
بله
از این مدل زیاد تو فامیل داریم :دی
خیلی از راه حل ها با خبر نیستم ولی چالش هاشون غالبا دید و بازدید خانواده ها و مسئله ی رفتن یا نرفتن به مراسمات عروسی و عزاداری و اینهاست! تو مراسمات ازدواج خودشون هم تفاوت های فرهنگی وجود داشت که خب میشه اینا رو مدیریت کرد (:
پاسخ:
نکتۀ یازده. دید و بازدیدها و مراسم‌ها سخت می‌شه. بَده.
+ بازم نکتۀ یک.

تشکر :)
آره. می‌شناسم. بلاگر هم هستن. :)
.
دکتر خبریه؟ :d
هشتگ فرار را برقرار می‌کند.


پاسخ:
:دی

خیر هیچ خبری نیست.
چرا تن دهخدای مرحومو تو گور می‌لرزونی آخه برادر من؟ «فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد.» :دی
۰۸ دی ۹۷ ، ۱۳:۲۱ 🦉 شباهنگ
بین فک و فامیل همچین کسایی رو نداریم ولی بین هم‌دانشگاهیام فراوووووون
مثلا سهیلا هم‌مدرسه‌ایم از تبریز با یه پسر بوشهری ازدواج کرده
از هم‌دانشگاهیای تبریزی، بهزاد دختر شیرازی گرفته، مریم و سمیرا با یه پسر تهرانی ازدواج کردن، خواهر مریم با پسر اهوازی ازدواج کرده، از دوستای ارشدم دختر شمالی با پسر اصفهانی، دختر تهرانی با پسر ترک، دختر لر با پسر ترک، و مثال‌های فراوان دیگر
تا جایی که می‌دونم موفق‌اند
مشکلشون فقط رفت‌وآمده :))
مشکل خاصی ندارن خدایی
پاسخ:
+ مجدداً نکتۀ ده.

تشکر :)
بله . خانومی که از شهرستان بزرگتره ، روستایی بودن آقا رو به رخش میکشه با هر کاری که متفاوت با عرف شهرشونه و آقا انجام میده و اگه آقا صبور نباشه دعوا و اختلاف پیش میاد . البته این بعد از چند سال زندگی مشترکه که هوای عاشقی از سر اقتاده . وگرنه اوایل معمولا همه چی خوبه . آدم درست مهمتر از شهر و همشهری درسته
پاسخ:
+ بازم نکتۀ یک.
+ گذر زمان ممکنه نکتۀ یک رو پررنگ‌تر بکنه.

خیلی ممنونم :)
اره. داداشم از شمال زن گرفته. یکم فرهنگا فرق میکنن. ولی خب بخاطر بچه ها مامان بابا هامون کنار میان. خیلی باید گذشت داشت تو این مدل ازدواجا. مثلا شوهر خواهرم مال شهر خودمونه ولی عروسمون شمالیه. اگه دومادمون اشتباهی کنه بابا مامانم در جا حسابشو میرسن ولی واسه عروسمون هی گذشت میکنن میگن غریبه اینجا جز ما کسیو نداره و هیچی نمیگن.
اینش واسه من که یه عضو دیگه ام رو اعصابه خب. ولی بزرگترین مشکلش اینه که مدام تو راه و نصف راهن. مثلا حداقل هر دو ماه یه بار حتما میرن شمال. اگه مشغولیت داشته باشن مثل برادرم اینا، سخته خب آدم از کار و زندگی میفته.
ولی از نظر موفق بودن ازدواج خب باید بگم موفقه و مشکلی نداریم جز مشکلاتی که نمک هر زندگیه، شکر خدا چیزی اذیتمون نمیکنه. 
پاسخ:
+ بازم نکتۀ یک.
* نکتۀ دوازده: ایجاد فرصت مغتنم برای استفاده از تکنیک ننه من غریبم! :دی
* نکتۀ سیزده: نکتۀ دوازده ممکنه منجر به اذیت شدن سایرین بشه.
+ تکرار نکتۀ ده.

متشکر :)
بله میشناسم، طولانیه، میام سر فرصت میگم چالشا و این مواردو.
پاسخ:
باشه، ممنون. :)
فراوون داریم.
دخترعمه ام با یه خرمشهری 
دوستم با یه لر
خیلی از دوستام با یه تهرانی 
همسایه مون با یه شیرازی
حتی مورد ازدواج با یه خارجی هم داریم تو فامیل:) 
و...
به نظرم اگر این نوع ازدواج با شناخت کامل و از روی عشق باشه مشکل چندانی پیش نمیاد، اصلی ترین چالش دلتنگی هست، کمی هم سر رسم و رسوم با هم دچار تضاد هستن، ولی میشه با همون علاقه حلش کرد. 
پاسخ:
* نکتۀ چارده: چالش دلتنگی. یه جورایی همون نکتۀ پنجه این.
+ بازم نکتۀ یک

سپاس‌گزارم :)
۰۸ دی ۹۷ ، ۱۷:۴۵ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
یه دوستی دارم اهل تبریز. توی ارومیه دانشجو بود. با یه مشهدی ازدواج کرد. الان هم رفتند مشهد. چیزی از مشکلاتشون نگفته تا حالا! نپرسیدیم هم تا حالا:/
ولی بازم بستگی داره چقدر توی تصمیماتشون به نقطه مشترک برسند
پاسخ:
+ شبیه نکات دو و هفت. 

سپاس :)
۰۸ دی ۹۷ ، ۱۹:۱۲ نیمه سیب سقراطی
آره زیاد دیدم از اقوام با کرمانی، بجنوردی، شمالی
یکی از بچه های خوابگاه بود خودش اهوازی بود، همسرش شمالی
دوست خودم همشهری شما بود با شیرازی
حتما چالش های خودشو داره، نمیشه انکارش کرد ولی به نظرم با سخت نگرفتن و انعطاف مشکلی پیش نمیاد، شاید بیشتر اوایلش سر مراسم و آداب و رسوم عروسی درگیری ذهنی پیش بیاد ولی بقیه ش دگ دست خود زن و شوهره ک چطور از پس زندگی بربیان و مستقل باشن و مدیریت کنن
پاسخ:
+ نکات یک و دو و هفت. :)

ممنونم. :) 
۰۸ دی ۹۷ ، ۲۲:۴۷ وجوج جیم
نفرمایید آقا
چند بار بگم ما از اون خونواده هاش نیستیم
:/
پاسخ:
چیزی که من متوجه شدم اینه که شما کلاً در خانواده ازدواج رو خیلی زشت و مایهٔ آبروریزی می‌دونین. نه؟! :دی

نگارش دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی