خوب من! با هم قراری داشتیم آدینهها سالها طرح «نمیآیی» به دفتر میکشم...
+ هر شب هجر برآنم که اگر وصل بجویم
همه چون نی به فغان آیم و چون چنگ بمویم
لیک مدهوش شوم چون سر زلف تو ببویم
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم غمم از دل برود چون تو بیایی
- «شهریار + سعدی»