قیژ ... قیژ ... قیژ ... قیژ
يكشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۱۱ ق.ظ
بچه که بودم بادکنک میجوییدم!! چون با صداش حال میکردم، خیلی زیاد. تا همین چند وقت پیش هم صداش برام خاطرهانگیز بود. تا اینکه جدیدترین کفشمو خریدم. خیلی نرم و راحته. خیلی راحت پوشیده میشه و خیلی راحت در میاد. خیلی خوشرنگه. خیلی به همه چیم میاد. اما... وقتی میرم تو دانشکده، تو راهرو صدای جوییدن بادکنک میده. هر قدم، یادآور یه گاز! هر قدم تداعیکنندهی انقباض شدید عضلات فک موقع جویدن بادکنک!! یه جورایی این روزا که میرم دانشکده، به لطف هماهنگی بینظیر جنس کفی کفشم و جنس سنگای راهرو، نوستالژیامو زیر پا میجَوَم!! :|
۹۶/۱۱/۱۵