یه دونه یک ناقابل! :دی
سه شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۶، ۰۸:۳۰ ق.ظ
دیشب ساعت دوازده آخرین مهلت ثبت نمرات بود و من دیگه «مجبور» بودم بشینم امتحانا رو صحیح کنم. -_- هر چهقدر تدریس و کلاس و سر و کله زدن با دانشجو به آدم انرژی میده، تصحیح امتحان جون آدمو میگیره! :|
دیروز خیلی مرتب توی اکسل نمرات رو محاسبه کردم و بعد هم شروع کردم به وارد کردن توی سیستم. هر چی میرفتم جلوتر یه نکتهای بیشتر و بیشتر جلب توجه میکرد. به خودم میگفتم چرا این گروه انقدر نمراتشون نابوده؟ دیگه هر چی بودن واقعاً تا این حد بهفنا رفته نبودن! ناگهان (!) به یه چیزی شک کردم! برگشتم تو فایل اکسل و دیدم بعله! نمرهی تمرینها رو بهجای اینکه تقسیم بر پنجاه و شیش کنم (و بعد ضربدر هشت، که بارم تمرینا از هشت نمره حساب بشه) تقسیم بر «صد و» پنجاه شیش کردم! یعنی عملاً داشتم با خاک یکسان میکردم ملتو! خدا رحم کرد فهمیدم! :دی
۹۶/۱۱/۰۳