سخنی در کار و بیکاری
مبنای دولتی: دولت کسانی را که یک ساعت در هفته کار بکنند، بیکار حساب نمیکند.
مشاوره: اگر میخواهید فردا که به آژانس کاریابی مراجعه کردید، کار بهتان بدهند؛ زیاد تحرک نداشته باشید. یهو دیدید همین راه رفتن و حرف زدنتان را هم گذاشتند پای شغل داشتنتان و کار بهتان ندادندها!
مناجات: پروردگارا! بارالها! هزاران هزار بار ثناگو و سپاسمند توام که ما را به جرم چندشغله بودن تا کنون محبوس نکردهاند!
بیت (بخوانید «تز»):
ور به دل اندیشه ز مردم کنی / «مشغله»شان بیحد و بیمنتهاست
تفسیر بیت: بهوضوح زبان حال دولت است، پس از تفسیر آمار کار!
و بیتی دیگر (بخوانید «آنتیتز»):
ز بانگ مشغلهی بلبلان عاشق مست / شکوفه جامه دریدست و سرو سرگردان
تفسیر بیت: قریب به اتفاق مفسران ادبی، بانگ مشغله را همان آمار کار (و بیکاری)ای دانند که دولت بر مبنای مذکور در بدایت این رساله، بداده است و بلبلان عاشق مست نیز همان آمارگیرندگان و آمار اعلامکنندگانند! مصرع دوم هم نیاز به تفسیر ندارد!
و باز بیتی دیگر (بخوانید «سنتز»):
تفسیر بیت: بلاشک زبان حال جوانان است!
مَثَل: کبکی سرش را زیر برف کرده بود، شکارچی وی را ندید! الکی؛ مثلاً صورت مسأله دست نخورده است!
نتیجهگیری: به عهدهی مخاطب است...