یک برداشت خیلی آزاد از دن کیشوت

پنجشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۰ ب.ظ

. سلام پدر جان؟ امرتون؟

.. ای مردک گستاخ و ای جوانک نادان! برخیز و کرنش نمای که دیدگانت منور و نورانی شده است به جمال سلطانی قدر قدرت و کمال امیری قوی شوکت، که ملک جهان پاینده به درایت اوست و جوان و پیر دعاگوی بقا و عزت او، آن که خورشید عالم‌تاب هر بامداد به شوق زیارت مهتاب جبین فراخش ز بستر مشرق برمی‌خیزد و هر غروب از غم هجران آفتاب رویش آسمان را با اشک‌های خونین به آتش می‌کشاند، خاک قدومش سرمه‌ی چشمان شاهان جهان و مهمیز و رکاب رخشش کله‌گوشه‌ی قدفرازان روزگار است. برخیز که طالع منحوست این بار ز سعد و یمن حضور سراسر برکت شاه شاهان ز نحوست به در شده و فرصتی مغتنم برای چون تو کم‌ترینی دست داده که به دست‌بوسی و تعظیم نائل آیی. پس بی‌درنگ به شکرانه‌ی این بنده‌نوازی و رعیت‌دوستی کریمانه و بی‌دریغ تعظیم نمای...

. چی شده؟! ... اوستا! بیا ببین این بابا چی می‌گه؟ من که هیچی نفهمیدم!

:. صد بار بهت گفتم با مشتری درست صحبت کن! بازم گند زدی؟ پا شو برو اون‌ور بینم. خودم راش می‌ندازم. ... سلام پدر جان! جونم؟ امرتونو بفرمایین. بنده رئیس فروشگاهم. اگه کاری هست بفرمایین خودم هستم خدمتتون. ببخشید اگه این شاگرد ما بی‌ادبی کرد...

.. گویی بخت شما بخت‌برگشتگان یارتان بوده و اقبال پستتان بلند، که امروز شمشیرمان را با نیامش در کاخ جای گذارده‌ایم. وگرنه تا کنون دو جوی خون ز تن بی‌مقدارتان بر زمین جاری گشته بود. حقا که رعیت چنین بی‌چشم و رویی و فرودست بدین بی‌ادبی و بی‌ادراکی نوبر بهارانه است. چون شمایی دو تن در مملکت ما راست راست می‌چرخند، آن‌وقت ما پیاده گز می‌کنیم؛ وا اسفا!

:. این ممد بیچاره حق داشتا! والا منم نفهمیدم چی گفتین پدر جان! اگه پیرهنی شلواری جورابی چیزی می‌خواین من در خدمتم. اگه جز اینا می‌خواین شرمنده! اینجا نداریم.

-------------

+ دن کیشوت رو می‌شناسین که؟!

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۲۹
دکتر سین
یه چیزه بیربط به پست بگم..
شماکه مویه مینمودید بخاطر تکرار مختار درچند کانال و...برید خداروشکرکنید داداش من صبح تا شب برام دیالوگای ماندگارشو که از استاده دیوونش(دیوونه که میگم داستان داره)شنیده میاد صدبارتوگوشم میخونه...فقط یکیش قشنگه اونو بگم..
_پدر را بزنم یا پسر را؟
+پسر رابزن پسر را بزنی پدر خودش میافتد..

امیدوارم درست گفته باشم مربوط به زمانیه که علی اصغر امام حسین(ع)شهید میشه
پاسخ:
خیلی دیالوگ تأثیرگذار و تلخیه...! :((
۲۹ مهر ۹۵ ، ۲۳:۰۷ آقاگل ‌‌‌‌
عجب دکتر :)
عجب!
پاسخ:
:))
۳۰ مهر ۹۵ ، ۱۲:۰۱ نفس نقره ای
چه هیجان انگیزه چونان برخوردی :دی
پاسخ:
بلی! بسی!! :دی
آقا خیلی خوب بود
با اینکه منم مثل پدر و پسر نفهمیدم پدرجان چی میگه :))
حتی ترغیب شدم دن کیشوت رو بخونم ! 
پاسخ:
سپاس! :)
می‌گن قشنگه! ولی من خودمم نخوندمش!!!
به مناسبت تولد سروانتس ( نویسنده دن کیشوت ) که 29 سپتامبره یک هفته رو به نام هفته سروانتس تو اسپانیا دارند که نمایشنامه اجرا میکنند و لباسهای دُن کیشوتی می پوشند و تو خیابون راه می رند .. این پدر جان هم شاید یکی از همونها بوده ممکنه عوضی اشتباهی سر از مغازه شما درآورده باشه :))
پاسخ:
ما مغازه‌مون تو اسپانیا نیست! می‌دونی؟! :)))

نگارش دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی