مسخ کافکا

يكشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۶:۲۱ ب.ظ
اولین باری که تصویر جلدشو دیدم، با خودم گفتم به‌طور حتم از اون کتابای عمیق و چندلایه با شخصیتای مرموز و پیچیده‌ست و نمی‌دونم چرا بدون این که این نظریه رو امتحانش کنم، ناخودآگاهانه پذیرفته بودمش و بی‌خیال خوندنش شده بودم.
اما الان که بعد از مدت‌ها یه کتاب دست گرفتم و به‌صورت کاملاً اتفاقی شروع کردم به خوندنش، متوجه شدم که تصورات ذهنی‌‌ای که از ظاهر یه کتاب و اسمش می‌گیریم، به احتمال زیاد واقعی نیست! «باید خودت شروع کنی به خوندن یه کتاب، تا بفهمی می‌فهمیش یا نمی‌فهمیش! تنها راه موجود همینه!» :)


+ کتاب «مسخ» کافکا، علی‌رغم اسم دهن‌پرکن خودش و نویسنده‌ش، و درست بر خلاف اون‌چه که فکر می‌کردم، برام یه چیزی بود در حد «شبه‌داستانایی» که در نوجوونی می‌نوشتم! همون‌قدر ساده و روون؛ همون‌قدر غیرواقعی! :)
موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۱۱
دکتر سین
:|فقط عکس جلدش چندش:|
پاسخ:
اگر از سوسک بدتون میاد، سراغ این کتاب نرین! :))))
این داستان یه آدمه که  شبا تبدیل به سوسک میشه؟!:|
پاسخ:
نه. داستان یه آدمه که یه روز صبح پا می‌شه و می‌بینه تبدیل به سوسک شده.
تا آخر داستانم دلیلش مشخص نمی‌شه! :|
من کتاب رو خریدم هنوز نخوندم... ببینم نظر من چیه. چون همه میگفتن خیلی عالیه و من هیچ وقت برام عبرت نمیشه. چون هر وقت بقیه گفتن یه کتابی خوبه، برای من خیلی ساده بوده! 
پاسخ:
کتاب خوبیه. از خوندنش لذت بردم.
اما سلیقه‌ها با هم فرق داره خب.
در مورد این کتاب یکبار استاد ناصر فیض عزیز داشت در مورد طنز در رادیو صحبت میکرد. اشاره کرد به روع داستان و جایی که طرف بیدار میشه و میبینه که یک موجود دیگه است و بعد شروع میکنه به توسیف دست و پای خودش.
میگفت این یک نوع طنز وحشتناکه بهش میگند "گروتسک".
.
اون جمله که گفتی باید خودت شروع کنی به خوندن تا بفهمی. 
به شدت باهات موافقم دکتر :)
پاسخ:
گروتسک بودن مسخ، بیش‌تر از این که به‌خاطر اتفاقات داستان باشه، به‌خاطر لحن بی‌تفاوت روایت‌کننده‌ی داستانه؛ و اصل هنر خرج‌شده توی این داستان هم همینه.
۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۴۳ ...ما شیعه ها ...
واااای سوسک.... 
اسمشم نیار
پاسخ:
خخخ چرا؟ :دی
تن کافکا تو گور لرزید:)))
این داستان در مورد"از خود بیگانگی" دکتر:)
+پست ثابتتون.خب نخونید مگه مجبورید:))))
اگر دیدی دکتری بر درختی تکیه کرده....خخخخخخ

پاسخ:
مگه من گفتم نیست؟!
+ والا! همینو بگو! چرا میخونی خب؟! :))
در باره ی این کتاب شنیده بودم تا حدودی.با این تفاصیر فکر نمیکنم بخونمش.
مرسی بابت معرفی
پاسخ:
خوشحالم که تونستم در جهت تضعیف فرهنگ کتابخوانی گامی هرچند کوچک بردارم! :|
خخخخخخخخخخخخخخ
۱۳ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۵۷ آناهــیــ ـــتا
من فک کنم دبیرستان اینا بودم این کتابو خوندم, تمام اون قسمتایی ک داشت متعلقات مربوط به سوسک رو توصیف می کرد (مثه مایع لزج یا دست و پای تیغ تیغی :|) من قابلیت این رو داشتم ک چندین و چند بار گلاب به روتون شم. اون جاهایی ش هم که اون یارو هی یادش میوفتاد کاراش عقب افتاده و نمی تونه انجامشون بده من حرص می خوردم :| :|
خیلی زجر بود خلاصه :)) :|
چن بار هم می خواستم بذارمش کنار بعد هی به خودم می گفتم بذار ببینیم آخرش چی می شه. 
الان حتی یادم نیس آخرش چی شد. مرد؟
پاسخ:
چرا خوندیش خب؟! خخخخ

نگارش دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی