باران آدم را شاعر میکند! :)
يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۱۹ ق.ظ
ببار ای ابر بیسامان بر این صحرای دلتنگی / بپالا گرد دوری را، بشوی این رنگ بیرنگی
بگریان چشم شهری را که اشکش رفته از خاطر / بخندان رویِ یخبندانِ شهرِ خستهی سنگی
تو بارانی و میفهمی چه دردی میکشد عاشق / تو بارانی و میدانی چه غمناک است دلتنگی
+ بارون که میاد آدم شاعر میشه! :))
+ خودم سرودم؛ همین الان یهویی! :)) خیلی افتضاحه! نه؟! خخخخ
۹۴/۱۰/۲۰