به نظرم یکی از بهترین رَوِشای غربالکردن آدمایی که اطرافمون هستن، استفادهٔ ابزاری از محبته! به عبارت دقیقتر، برای اینکه بفهمیم آدما اهلیتِ لازم برای برگزیدهشدن بهعنوان دوست برای ما رو دارن یا نه باید بهشون توجه نشون بدیم و فرصت بدیم تا به این توجهکردنامون جواب بدن. به این معنی که مراقب باشیم حالشون خوب باشه. سعی کنیم وقتی ناراحتن باهاشون همدلی کنیم. موقعی که از اضطراباشون میگن، سعی کنیم شنوندهٔ خوبی باشیم و درکشون کنیم. درد دلاشونو گوش کنیم. با خاطرات خوبشون بخندیم. با تلخاش ناراحت بشیم. کلاً یه مدت همپا و همراه بشیم باهاشون. صبر به خرج بدیم و اجازه بدیم کاملاً شیرینیِ موردِ توجه بودن و اهمیتداشتن برای یه نفر دیگه رو حس کنن و بهشون نشون بدیم که ما براشون ارزش بالایی قائل هستیم.
تجربه بهم میگه ارتباط به این نقطه که برسه، آدما خودشونو بیحجاب و کاملاً شفاف نشون میدن. خود واقعیشونو. خود درونشونو. اون لحظه، لحظهٔ تصمیمگیریه.
دو حالت کلی ممکنه پیش بیاد. در اغلب موارد، اکثر قریب بهاتفاق آدما توی همچین شرایطی و در همچین تستی، مردود میشن. یعنی از یه جایی شروع میکنن به جفتک انداختن به پَک و پهلوت. محبتاتو میذارن به حساب انجام وظیفهت. کوتاه اومدناتو میذارن پای ضعفت. حالِ گوشدادن به ناراحتیاتو ندارن و در عین حال توقع دارن همچنان سنگ صبورشون باشی. نادیده گرفتن اشتباهاشونو حق مسلم خودشون میدونن. و در یک کلام: نشون میدن که جنبهٔ محبت و احترامو ندارن.
حالت دوم، که خیلی هم نادره - همونطور که حدس زدین - درست نقطهٔ مقابل حالت اوله. طرف در مقابل رفتار محبتآمیز همراه با توجهِ شما از خودش احترام، ادب، تحمل، درک متقابل، منطقِ گفتوگو و قدردانی نشون میده. اینجاست که با خیال راحت و با طیب خاطر میشه قضاوت کرد چه کسی ارزش محبت، دوستی، رفاقت و احترام رو داره و کی نداره.
همونطور که گفتم، این دقیقاً خودِ خودِ استفادهٔ ابزاری از محبته! الان ممکنه ذهنتون نسبت به این حرف گارد بگیره. چون میبینه که یه واژه با بار معنایی مثبت (محبت) نشسته کنار یه اصطلاح منفی (استفادهٔ ابزاری). طبیعتاً ذهن همهمون نسبت به «استفادهٔ ابزاری» جبههگیری داره. اما اگر یهکم دقیق به قضیه نگاه کنیم، متوجه میشیم خود خدا هم با تمام خدابودنش همین مکانیزمو روی تکتکِ ما آدما داره پیاده میکنه. در واقع، ابزار خدا برای نشون دادنِ درون ما آدما به خودمون، همین محبت کردن و رصد کردن جوابیه که به این محبت میدیم. فقط فرق ما و خدا اینه که خدا خودش از اول میدونه کی چیکارهست و فقط میخواد به خودمون نشون بده چهجور آدمایی هستیم. ولی ما، علاوه بر اینکه با این حرکت درون آدما رو به خودشون نشون میدیم، خودمونم میتونیم اطلاعات لازم برای تصمیمگیری دربارهشونو بهدست بیاریم. :)