مقدمتاً
تو نظرای پست قبل پرسیده بودین که چرا «شدهم» رو به شکل «شدم» نمینویسم. خب دلیلش سادهست. چون مراد من، «شدهام»ـه؛ و نه «شدم». بذارین بیشتر توضیح بدم براتون.
شدم یا شدهم؟! مسأله این است!
همونطور که میدونین (یا حداقل یه زمانی میدونستین و الان یادتون رفته! :دی) فعلی که با الگوی
ستاک گذشته (یا همون بن ماضی) + ه + ام/ای/است/ایم/اید/اند
ساخته میشه رو بهش میگن گذشته (ماضی) نَقلی و فعلی که به شکل
ستاک گذشته + م/ی/-/یم/ید/ند
ساخته میشه، گذشتهٔ سادهست. جدا از تفاوتشون توی فارسی معیار، توی گفتار (و نوشتار) محاوره، این دوتا، هم توی کاربرد با هم فرق دارن و هم حتی توی تلفظ.
- از نظر کاربرد: فرق گذشتهٔ ساده با نقلی اینه که گذشتهٔ نقلی رو برای بیان فعلی استفاده میکنیم که در گذشته رخ داده و آثارش همچنان باقیه؛ درصورتیکه گذشتهٔ ساده، آغاز و انجام و آثارش مربوط و محصور به همون گذشتهست و به زمان اکنون (حال) کاری نداره. مثلاً اگه کسی بپرسه که «آیا آنها فلان کتاب را خواندهاند؟» شما نمیگین «خواندند»؛ میگین «خواندهاند».
- از نظر تلفظ: بیاید مکالمهٔ بالا رو محاورهایش کنیم.
- فلان کتابو خوندهن؟
- خوندهن.
موقع تلفظ، بین خوندن (= خواندند) و خوندهن (= خواندهاند) چه فرقی حس میکنین؟ باریکلا! اولی (گذشتهٔ ساده) تکیهش روی بخش اوله، دومی (گذشتهٔ نقلی) رو بخش آخر. چند بار برا خودتون تکرار کنین: خوندن، خوندهن. خوندن، خوندهن. خوندن، خوندهن. میبینین؟ همین توجه به تکیه میتونه راهنماییتون کنه که فعل مورد نظر شما، نقلیه یا ساده.
بنابراین، حالا که این دوتا فعل کاربرد و تلفظ متفاوتی دارن، آیا رواست که املای یکسانی داشته باشن؟ اگر تفاوت املایی این دو فعلو لحاظ نکنیم، تمام زمانهای افعال فارسی دارای شکل محاورهای منحصربهفرد میشن، جز گذشتهٔ نقلی؛ که خیلی مناسب و برازنده نیست.
پس برای نوشتن افعال گذشتهٔ نقلی بهشکل محاوره - طوری که با شکل نوشتاری گذشتهٔ ساده متفاوت باشه - میشه خیلی ساده الفِ موجود در شناسهها رو انداخت و اونا رو بهشکل شکسته نوشت.
رفتهام میشه رفتهم (و نه رفتم)
گفتهاند میشه گفتهن (و نه گفتن)
درخشیدهاید میشه درخشیدهین (و نه درخشیدین)
و ...
از کجا آوردمش؟!
نمیدونم آیا این قاعده بهصورت رسمی توسط نهاد مسئولی مدون شده یا نه. اما خیلی جاها دیدهم که دارن ازش استفاده میکنن. اولین بار توی کتاب خشم و هیاهو، ترجمهٔ بهمن شعلهور، همون اوایل کتاب، مترجم به همین نکات اشاره کرده و از همین قاعده برای فرق گذاشتن بین افعال گذشتهٔ ساده و نقلی استفاده کرده. منم از وقتی اونجا دیدمش، پسندیدم و بهکار گرفتم. :)
باگ!
فقط یه نکته باقی میمونه: برای نوشتن افعال دوم شخص مفرد طبق این قاعده، باید مثلاً «نوشتهای» رو بهشکل «نوشتهی» بنویسین، که ممکنه با «نوشتهٔ» قاطی بشه. البته میشه این مشکلو با استفاده از «-ٔ» بهجای «ی» برای یای میانجی بعد از ه/ـه حل کرد. ولی در هرصورت خودم فکر میکنم با وجود ایدهآل بودنش، این نکتهٔ آخر باگ این قاعده بهشمار میاد و نمیشه هم کاریش کرد! :دی
پ.ن.۱. عنوان رو جدی نگیرین. این قاعده تا حد زیادی میتونه سلیقهای بهحساب بیاد! :))
پ.ن.۲. مشابه: یکبار برای همیشه ببینین و زین پس درست بنویسین! (۱)