۱۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

شرح در طرح! :)

+ برای دانلود یا مشاهده‌ی طرح در اندازه‌ی واقعی، بر روی آن کلیک بنمایید! :)

۱۱ دیدگاه موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۳۸
دکتر سین

پیرو سؤالات پرشماری که راجع به شیوهی درمان افسردگی پرسیده بودید:

وقتی یک خواننده دارد در تلویزیون روی صحنه میخواند، صدای تلویزیون را قطع کرده و به حرکات آرنج، کمر، زانو، فک، ابرو، لبها و رگ گردن وی توجه نمایید. افسردگی شما درمان میشود. به همین راحتی! :دی

۱۱ دیدگاه موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۱۶
دکتر سین

آسمون داره شدیداً بغضشو خالی و آدم رو حالی به حالی میکنه.

در این شرایط، که کوچهها رنگ زمستون و شیشهها بخار و بارون رو دارن میگیرن، آدما چتراشونو وا کرده و گریهی ابرو تماشا میکنن؛ چرا که نمیخوان مثل درختا تر، از دل قطرهها باخبر، بیهوا خیس آب و زیر بارون مونده و خراب بشن.

سؤالی که در این شرایط پیش میاد اینه که تو چرا چترتو بستی کبوتر؟! و چرا زیر بارونا نشستی کبوتر؟ الان خوب شد رفتی و سنگا بالت رو شکستن و وقتی اومدی هیچ کس حالتو نپرسید؟!

در همچین شرایط نابهسامانی، بعضیا دشمن خونی و بعضی دیگر غول بیابونی شدن! و بعضیا هم براشون سؤال پیش میاد که کدام یک باران، کدام یک بوی نم و کدام یک شرشر باران است؟

ای کبوتر! دیدی که آسمان بر سر ما خراب شده و غصه وصلهی تن ما گردید؟ حالا من و تو هر دو در سایه مینشینیم و خوابای ابری میبینیم!

اگه نظر منو بخوای میگم این قدر خون جیگر نخور برات خوب نیس. با عصا هم که نمیتونی پرواز کنی! بیا بذارش اینجا!

+ اراجیفه؟! نه! فقط متن آهنگ کبوتر فریدون خان آسراییه. این یکی از سرگرمیای ذهن مریض منه: بازنویسی متون به زبون خودم! :))

+ عجب بارون قشنگی داره میاد اینجا! :)

۱۰ دیدگاه موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۱۲
دکتر سین

یکی از دوستان گرگانی، برام سوغاتی آورده: باسلوق (باصلوغ، باثلق، ...؟؟). بعد روش بزرگ نوشته سوغات گرگان! یه حسی بهم می‎گه باثلوغ مال یه شهر دیگه بود، ولی نمی‎گه مال کجا، دقیقاً! :دی

+ کلی فکر کردم یادم بیاد روی بسته‎ش باصلووق رو چه‎جوری نوشته بود؛ اما ذهنم یاری نمی‎کنه! درب و داغون شدم زیر فشار این زندگی! :دی :|

+ از خدا پنهون نیست، چون نمی‎شه که باشه؛ اما بذارین از شما پنهون بمونه! اینجوری بهتره! :دی

+ بده که حرف داشته باشی، اما حوصله نداشته باشی!

+ تنها چند قدم تا هزارمین کامنت وبلاگ فخیم دکتر سین! :)

+ خسته ست ... مثل من! این عکس پایینیه رو میگم! :دی


۱۰ دیدگاه موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۱۲
دکتر سین

در ادامه‎ی ختم مشترک قرآن کریم، امروز می‎خوایم چند صفحه‎ی باقی‎مونده از سوره‌ی بقره و چند صفحه از ابتدای سوره‎ی آل عمران رو با هم بخونیم.

سوره‎ی بقره، آیات 238 تا 252، صفحات 39 تا 41  >> دکتر سین

سوره‎ی بقره، آیات 253 تا 264، صفحات 42 تا 44  >> پاتریک :)

سوره‎ی بقره، آیات 265 تا 281، صفحات 45 تا 47  >> ZaHrA

سوره‎ی بقره، آیات 282 تا 286، صفحات 48 و 49  >> ناشناس

سوره‎ی آل عمران، آیات 1 تا 22، صفحات 50 تا 52  >> مدیر جوان

سوره‎ی آل عمران، آیات 23 تا 45، صفحات 53 تا 55  >> yalda shirazi

سوره‎ی آل عمران، آیات 46 تا 70، صفحات 56 تا 58  >> نفس نقره ای

در صورت تمایل به مشارکت در ختم این سوره‌ها، اعلام آمادگی بفرمایین. بخشای خونده شده رو دوباره نخونین؛ قبل از انتخاب هر بخش، متن این پست و نظراتشو چک کنین. شماره‌ی صفحات هم با خط عثمان طه هم‌خونی داره؛ اگه قرآنتون با خط دیگه‌ای هست، اسم سوره‌ها و شماره‌ی آیات رو ملاک قرار بدین. اشتباهات احتمالی رو هم تذکر بدین تا اصلاح کنم. اگرم تمایل دارین می‌تونین نظر «ناشناسانه» بدین!

نکته‎ی مهم: همون‎جوری که ناگفته پیداست، من دسترسی چندانی به اینترنت ندارم. برای همین هم منتظر نباشین تا بخشی رو برای شما مشخص بکنم؛ بلکه خودتون یک بخش رو انتخاب کنین و نام سوره و شماره‎ی آیات انتخابی خودتونو در بخش نظرات ثبت کنین. با این کار دیگه حضور کم‎رنگ من ختم گروهی رو تحت‎الشعاع قرار نمی‎ده.

+ با اجازه‎ی همگی، ثواب قرائت این بخش از قرآن رو تقدیم می‎کنیم به روح مطهر حضرت فاطمه (س). :)

۶ دیدگاه موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۳
دکتر سین

 برای منی که یه دونه کامنت هم سبب ذوق‎مرگی قلبی، اسپاسم عضلانی در سیناپس‎های زیرین زند زبرین و آنفکتوس روحی-روانی می‎شه، 27تا کامنت خونده نشده، یعنی 27 بار ذوق‎مرگی قلبی، 27 بار اسپاسم عضلانی در سیناپس‎های زیرین زند زبرین و 27 بار آنفکتوس روحی-روانی!! :))

+ شوخی کردم این‎قدرم بیجنبه نیستم دیگه! :)

+ جای شما خالی؛ در این بیغوله‎ای که تشریف دارم، با این محدودیت در زمان و سرعت اینترنت، نمی‎رسم و نمی‎تونم اون پست خفنی رو که می‎خواستم بذارم، بذارم! علی‎الحساب بمونین تو کفش (= کف آن). عوضش کامنتاتونو جواب دادم! در حال حاضر (حال غایبم داریم آیا؟! :| ) بضاعت تیم در همین حده! ایشالا به‎زودی جبران کنیم این کم‎کاریا رو! :دی :پی

+ از مهربونی همه بسی سپاسگزارم! :)

+ تولد من توی اسفنده. اگه گفتین چندم؟! :) اینو گفتم که از الان برنامه بریزین برای خرید هدیه و اینا! ارزش مادی هدیه هم خیلی برام مهمه. کلاً انسان دنیاپرستیم من! گفتم در جریان باشین! :دی


* پست کوچک!!

۲۷ دیدگاه موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۳۷
دکتر سین